فرهادرفیعی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



هنگامی که به مرخصی می آمد،قبل از ورود به منزل بلیط برگشت خود را تهیه می کرد تا به موقع به جبهه برگردد.


تولد

[ویرایش]

فرهاد سال ۱۳۳۵ در شهر آبادان به دنیا آمد. او فرزند سوم خانواده رفیعی بود.خانواده رفیعی چندسال قبل از تولد فرهاد ازطاقانک به آبادان مهاجرت کرده بودند.

تحصیلات

[ویرایش]

سال۱۳۴۲ وارد دبستان شد.اودوران ابتدایی و راهنمایی را در درآبادان گذراند.در این دوران تابستان ها و اوقات فراغتش را در مغازه نانوایی کار می کرد.

ازدواج

[ویرایش]

فرهاد سال ۱۳۵۷ازدواج کرد.ثمره ازدواجش یک فرزند پسر و یک فرزند دختر است.او درجه دار زرهی ارتش بود.فرهاد در جنگ تانک را هدایت می کرد.
فرهاد از اولین روزهای جنگ در جبهه های مختلف مانند خرمشهر، طلائیه، شلمچه و ... حضور داشت.

شهادت

[ویرایش]

هنگامی که به مرخصی می آمد،قبل از ورود به منزل بلیط برگشت خود را تهیه می کرد تا به موقع به جبهه برگردد. او در تاریخ ۱۱/۲/۱۳۶۰ در جبهه فارسیات به دلیل اصابت ترکش خمپاره به ناحیه سر به شهادت رسید.پیکر فرهاد را به خاطراین که خانواده اش بعد از جنگ دوباره به طاقانک برگشتند،درگلزارشهدای این شهر دفن کردند.
مقیدبود به دیداراقوام وآشنایان برود.اهل کمک وبخشش بود. خانواده اش بارها پس از مراجعت او به منزل متوجه می شدند برخی از وسایلش را به دیگران بخشیده است.

خاطرات شفاهی خانواده ودوستان

[ویرایش]


فرهاد رفیعی شبی قبل از شهادت در خواب مادر مرحوم خود را می بیند که در سمتی از رودخانه ای ایستاده است. اومی خواهد از طریق شنا کردن به طرف مادرش حرکت کند که مادرش مانع می شود. اما بالاخره خود را با شنا به آن طرف رودخانه می رساند و به نزد مادرش می رود.
همیشه در منزل اظهار می کرد که من به شهادت راضی هستم ولی هرگز نمی خواهم جانباز شوم و به خانه برگردم یا اینکه به اسارت دشمن درآیم.
در صحبتی که با رفیقان خود داشت، می گفت: اگر خانواده ام از محل خدمت من و یا از وضعیتم اطلاع پیدا کنند از برگشتن من به جبهه ممانعت می کنند.






جعبه ابزار