عملیات خیبرذخیره مقاله با فرمت پی دی افدر سومين روز عمليات، نبرد شديد در اطراف رودخانه دجله درمیگیرد و رزمندگان اسلام با حمايت بالگردهای موشكانداز كبراي هوانيروز موفق ميشوند ۴ فروند بالگرد را ساقط و ۱۷ دستگاه تانك و نفربر را منهدم كنند. در اين نبرد تعداد ۱۰ دستگاه از ادوات زرهي و مقادير زيادي مهمات نيز به غنيمت رزمندگان درميآيد. فهرست مندرجات۲ - شناسایی منطقه ۳ - آغاز عملیات ۴ - عقب نشینی دشمن ۵ - سقوط دژهای دشمن ۶ - روز سوم عملیات ۷ - حمله شیمیایی دشمن ۸ - اعزام مصدومان شیمیایی به اروپا ۹ - ایستاده مثل کوه ۱۰ - نتایج عملیات ۱۰.۱ - مناطق و تأسیسات آزادشده ۱۰.۲ - تجهیزات منهدم شده دشمن ۱۰.۳ - یگانهای منهدم شده دشمن ۱۰.۴ - تعداد کشته و زخمی دشمن ۱۰.۵ - تعداد اسرا ۱۰.۶ - غنائم ۱۱ - منبع شرایط منطقه عملیات[ویرایش]جزاير مجنون، از دو قسمت شمالي و جنوبي تشکیلشده كه مجموعاً ۲۰۰ كيلومترمربع وسعت دارد. فاصله آن از شهرك القرنه پانزده كيلومتر است و بزرگراه بصره ـ العماره، يكي از گلوگاههای دشمن، از غرب آن ميگذرد. شهر هويزه، در شمال شرقي واقع است و مرز ايران از آبهای هور ميگذرد. در غرب منطقه، رودخانه دجله در جريان است و در جنوب آن شهرك القرنه و در شمال آن شهرك العزيز واقع است. همچنين در حوالي منطقه حدود ۵۰ روستا وجود دارد كه همه آنها داراي ساكنين بومي و غيرنظامي هستند. قسمت اعظم سطح هور پوشيده از گياهان مردابي، بهویژه نيزار است كه عبور از آن، جز از مسيرهاي محدود و باريك مشكل است. عمق هور به نيم متر تا سه متر میرسد. پنج سال قبل از جنگ، به خاطر وجود ذخاير فراوان نفت، اقدام به خشککردن اين منطقه و ايجاد تأسيسات نفتي كرد كه با آغاز جنگ از سوي صدام حسین ، اين پروژهها متوقف شد. شناسایی منطقه[ویرایش]نيروهاي شناسايي ايران بارها به مناطق عمقي هور نفوذ كرده و اطلاعات خود را نسبت به نحوه آرايش و سنگرهاي كمين دشمن تكميل ميكنند و نيروهاي شناسايي براي اينكه دشمن به منطقه حساس نشود، تلاش ميكنند از برخورد با گشتيهاي دشمن اجتناب كنند. کمکم دامن شناسايي به جزاير مجنون كشيده ميشود، اما وجود سگهاي ولگرد در جزيره شناسايي رزمندگان را با مشكل جدي مواجه ميكند كه بنا به اظهار نيروهاي شناسايي، با قرائت آیه ۱۷ سوره كهف از سوي اين نيروها، مشكل وجود سگها معجزهآسا رفع ميشود و سگها ديگر پارس نميكنند. كار شناسايي به بهترين نحو پيش ميرود و مشخص ميشود كه امكان مانور زرهي براي دشمن غيرممكن و يا حداقل است و تعداد نيروهاي دشمن در جزيره از چند گردان تجاوز نميكند. عملیات والفجر۵ و عملیات والفجر۶ براي فريب و گمراه كردن دشمن، انجام ميشود. نيروهاي مانور آزادسازي قدس هم پس از عمليات در داخل كشور، بهسرعت بهسوی مناطق جنگي اعزام ميشوند. آغاز عملیات[ویرایش]در منطقه عملياتي خيبر، شور و التهاب ويژه حکمفرماست. صدها قايق استتار شده در نيزارها و باتلاقها آمادهاند تا رزمندگان را به قلب دشمنان برسانند. غروب روز سوم اسفند فرامیرسد. با فرارسیدن شب، رزمندگان اسلام با شوري خاص، خود را براي نبرد ديگر مهيا ميكنند. نيروهاي اسلام سوار بر قايق و بلم حركت خود را بهسوی دشمن آغاز ميكنند و به تمام نيروها سفارش ميشود كه از هرگونه درگيري با گشتيهاي دشمن پرهيز و در صورت لزوم فقط از اسلحه سرد استفاده كنند؛ زيرا در طول ۳۰ كيلومتر مسير آبي و آنهم بدون عقبه و خاکریز، اگر دشمن موفق به كشف عمليات بشود، عمليات با خطر شكست مواجه خواهد شد. در قرارگاه خاتمالانبیا(ص) فرمانده این نظامي دست نياز و نيايش بهسوی خالق يكتا بلند ميكنند و با خواندن دعاي توسل از خدا ياري ميخواهند. درحالیکه رزمندگان اسلام لحظهبهلحظه خود را به خطوط مقدم دشمن نزديك ميكنند، ناگهان بادي موافق حركت رزمندگان وزيدن ميگيرد و حركت قایقها و بلمها را آسان ميسازد. با وزش باد، نيها نيز به جنبش درميآيند و با يك حركت هماهنگ ديد دشمن را كور ميكنند. صداي حركت رزمندگان در ميان صداي برخوردنیها گم ميشود و كمترين شك را در دشمن برنميانگيزد. در پي وزش باد، غبار متراكمي منطقه عملياتي را فرامیگیرد و هرگونه تحركي از ديدبانان بعثي و دستگاههای رديابي آنها پنهان ميماند. ناگهان رمز مقدس یا رسولالله(ص) در ساعت ۳۰/۲۰ تاريخ ۳/۱۲/۶۲ در منطقه عملياتي هورالهويزه و جزاير مجنون براي اجراي عمليات خيبر طنين ميافكند. اهداف عمليات تصرف و تأمين جزاير مجنون و بخشي از هورالهويزه ميباشد. رزمندگان اسلام متشكل از سپاه و ارتش با شنيدن رمز مبارك عمليات، به مواضع دشمن بعثي يورش برده و از چند محور با عبور از ميان تله انفجاري و بشكههاي آتشزا و نيز سنگرهاي كمين و ديگر مواضع ايذايي، درحالیکه بعثيان در خواب غفلت هستند، بر سر آنها فرود ميآيند و پس از قتلعام یگانهای مقدماتي دشمن به عمق مواضع آنها نفوذ ميكنند. رزمندگان محور شمالي منطقه عملياتي، در يك هجمه بيامان موفق ميشوند چند روستاي عراقي را آزاد كنند و زمينه را براي خارج ساختن جزاير مجنون از چنگال نيروهاي بعثي فراهم آورند. رزمندگان اسلام، در مرحله مقدماتي ورود به جزاير مجنون از اصل غافلگيري و سرعت عمل بهره گرفته و تعدادي از یگانهای مستقر در جزيره را به هلاكت ميرسانند. اين مأموريت مهم، يعني تصرف جزاير به عهد لشكر حماسهآفرين علی بن ابيطالب(ع) گذاشته ميشود. نخستين نيروهاي تحت امر اين لشكر در جزاير مجنون شمالي پياده ميشوند. تعداد ديگري از یگانهای شرکتکننده در عمليات هم پس از چند ساعت تأخير، محورهاي حمله را پیداکرده و نيروهاي دشمن ناگهان خود را در دامي مهلك گرفتار ميبينند و تلاش ميكنند از فرمانده خود تقاضاي حمايت كنند. رزمندگان اسلام با سرعت و قدرت فراوان، دشمن را محاصره و پس از نبردي جانانه، جزيره مجنون شمالي را آزاد ميكنند و آنگاه به سمت جزيره مجنون جنوبي يورش ميبرند و تلاش ميكنند به هر قيمت، جزاير مجنون را در همان شب كاملاً تصرف كرده و امكان هرگونه عكسالعمل را از دشمن سلب نمايند؛ زيرا با روشن شدن هوا و باوجود عقبه آبي ۳۰ كيلومتري، مشكلات زيادي ازجمله تدارك نيروهاي عملکننده ايجاد ميشود. بنابراين، پس از نبردي سنگين، دشمن بعثي به منتهي الیِ جزیره جنوبي رانده ميشود و بدين ترتيب، اين هدف مهم نيز تحت كنترل قواي اسلام درميآيد. عقب نشینی دشمن[ویرایش]با فشار بيامان رزمندگان اسلام، دشمن بعثي كيلومترها به عقب رانده ميشود و رودخانه دجله و فرات در مقابل پيروان حسين(ع) قرار ميگيرد و ارتش اسلام موفق ميشود از آب آن وضو سازد. با يك حركت حماسي و باورنکردنی براي دشمن، رزمندگان رودخانه دجله را پشت سر ميگذارند و بزرگراه بصره ـ بغداد كه از شهر العماره ميگذرد، در چند نقطه قطع ميشود كه با اين عمل، ارتباط سپاه سوم و چهارم صدام قطع ميگردد. براي حمايت و پشتيباني از قواي اسلام، بالگردهای هوانيروز با تمام امكانات به پرواز درميآيند و با پروازهاي پياپي، رزمندگان را هلي برد و تدارك مينمايند. نيروي هوايي دشمن با تعداد بيشماري هواپيما، بالگردهای ترابري رزمندگان را موردحمله قرار ميدهد تا عقبه قواي اسلام را عقيم كند و از فشار نيروها به مواضع دشمن بكاهد. نيروي هوايي ايران نيز وارد عمل شده به مقابله با هواپيماهاي دشمن ميپردازد كه حمايت و تداركات رزمندگان از هوا و هور ادامه مييابد. همزمان با اجراي عمليات، یگانهای مهندسي ـ رزمي اقدام به نصب پل فلزي شناور ميكنند و در ميان حيرت دشمنان، پل فلزي به طول دوازده كيلومتر، زير بمباران شديد و حجم آتش شديد توپخانه دشمن با سرعت روي هور نصب و عقبه رزمندگان تأمین ميشود. سپاه چهارم صدام براي جلوگيري از تهاجم بيامان قواي اسلام، اقدام به پاتك ميكند كه بلافاصله توسط جنگندههاي نيروي هوايي ارتش موردحمله قرار ميگيرد و منطقه قلعه صالح مملو از ادوات سوخته و ادوات زرهي بعثيان ميشود. سقوط دژهای دشمن[ویرایش]درحالیکه قواي صدام تلاش ميكنند با گلولهباران بيوقفه و حملات هوايي سنگين خود قواي اسلام را وادار به عقبنشيني كنند، نيروهاي اسلام با هجومي تحسينبرانگيز، پل شهرك القرنه را كه جاده بصره ـ بغداد از روي آن ميگذرد، آزاد ميكنند و پس از آزادسازي چند روستاي ديگر، در محل تلاقي رودخانه دجله و فرات استقرار مييابند. در شمال غرب منطقه عملياتي چند روستاي ديگر ازجمله پل العزيزه و شهرك الصخره به تصرف رزمندگان اسلام درميآيد و مجموعاً تعداد ۲۶ روستا در استانهای العماره و بصره آزاد ميشوند. تا اين مرحله از عمليات، نزديك به ۲۵۰۰ تن از بعثيان كشته و زخمي شده وعدهای نيز به اسارت درميآيند. نيروهاي دشمن با بهجا گذاشتن كشته و زخمي بسيار و غنائم فراوان ازجمله تانك و ادوات مهندسي، از جزاير مهم و حساس مجنون ـ كه ميلياردها بشكه نفت در خود ذخيره دارد ـ وادار به عقبنشینی ميشوند كه پسازآن رزمندگان اسلام به تحكيم و تثبيت موقعيت خود در اين جزاير ميپردازند. رزمندگان، در دومين شب حمله، در منطقهی طلائیه قديم، با حماسهآفريني پل بسيار مهم طلائیه را به همراه چند روستاي ديگر از چنگ دشمن درميآورند. با كشته و زخمي شدن ۱۵۰۰ نفر ديگر از نيروهاي بعثي، تعداد تلفات دشمن به ۵۰۰۰ تن و تعداد روستاهاي آزادشده به ۳۷ روستا ميرسد. با روشن شدن هوا، بار ديگر یگانهایی از سپاه چهارم صدام اقدام به پاتك ميكنند كه با عكسالعمل نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران مواجه ميشوند. محور العماره به بصره انباشته از تانك و نفربر منهدم شده ميشود. با اقدام هشيارانه هوانيروز و آرپیجی زنهای چیرهدست، پاتکهای بعدي دشمن نيز عقيم ميماند. دشمن براي تصرف پل طلائيه، مذبوحانه تلاش ميكند و پس از تحمل خسارات سنگين ازجمله ۱۲۰ دستگاه تانك و نفربر سقوط دو فروند بالگرد، شكست سختي را متحمل ميشود. در اين نبرد، پل طلائیه بهطور كامل در اختيار رزمندگان قرار ميگيرد. دشمن بعثي در اطراف رودخانه دجله، با جمعآوري نيروهاي پراکنده خود و واردکردن یگانهای جديد، اقدام به پاتك ميكند كه با رشادت و پايمردي جانبرکفان اسلام پاتکها دفع ميشود و با كشته و زخمي شدن ۱۵۰۰ تن ديگر از دشمن، تعداد تلفات دشمن به ۶۵۰۰ تن و تعداد اسراي تخلیهشده به پشت جبهه به ۵۰۰ تن ميرسد. روز سوم عملیات[ویرایش]در سومين روز عمليات، نبرد شديد در اطراف رودخانه دجله درمیگیرد و رزمندگان اسلام با حمايت بالگردهای موشكانداز كبراي هوانيروز موفق ميشوند ۴ فروند بالگرد را ساقط و ۱۷ دستگاه تانك و نفربر را منهدم كنند. در اين نبرد تعداد ۱۰ دستگاه از ادوات زرهي و مقادير زيادي مهمات نيز به غنيمت رزمندگان درميآيد. در اين حمله بيش از ۵۰۰ نفر ديگر از بعثيان كشته و زخمي ميشوند و تلفات دشمن به بيش از ۷۰۰۰ نفر ميرسد. همچنين با به اسارت درآمدن تعداد ديگري از نيروهاي بعثي، اسراي تخلیهشده به پشت جبهه به ۸۱۲ تن ميرسد. دشمن شکستخورده، در همين روز در منطقه العزيزه و جنوب منطقه عمليات، اقدام به ۳ پاتك ميكند كه با عكسالعمل بهموقع شكارچيان تانك، دشمن در هر پاتك، با از دست دادن تعدادي ادوات زرهي، به عقب رانده ميشود. رژيم بعث براثر شکستهای پیدرپی، با به راه انداختن تبليغات و جنگ رواني، از قول مقامات ايراني اعلام ميكند كه شهر القرنه به تصرف ايران درآمده است و به دنبال آن خبرنگاران را دعوت ميكند به اين شهرها بيايند و ببينند كه اين شهر در اختيار صدام است. رسانههاي غربي نيز در ادامه سیاستهای کینهتوزانه خود نسبت به ايران اسلامي ادعاهاي دشمن را در بوق و کرنا میکنند. با فرارسیدن شب ششم اسفند، بار ديگر منطقه العزيزه در شمال و القرنه در جنوب، شاهد حماسهآفرينيهاي سپاه اسلام ميشود. در اين تهاجم، مواضع جديدي از دشمن به تصرف رزمندگان درميآيد و تعداد زيادي ادوات زرهي آنها به آتش كشيده ميشود و تعداد ۱۲ دستگاه تانك و نفربر و تعدادي بولدوزر، لودر و وسايل نيمه سنگين جنگي به غنيمت نيروهاي اسلام درميآيد. سپاه اسلام در هفتم اسفندماه، با يك يورش سريع و گسترده در منطقه جزيره جنوبي مجنون و شمال شرقي نشوه موفق ميشوند دو گردان مكانيزه و دو گردان پياده از تيپ پیاده لشكر ۱ صدام را بهطور كامل منهدم و بيش از ۱۰۰ تن از آنان را كشته و زخمي نمايند و تعدادي را نيز به اسارت درآورند. همچنين تعداد ۴۰ تانك آنها را به آتش بكشند. در اين ميان دو گردان از لشكر ۶ زرهي دشمن با مشاهده اوضاع، فرار را برقرار ترجيح ميدهند. در ادامه تهاجم، دشمن شكست سختي را متحمل ميشود و تيپ ۲۷ مكانيزه از لشكر ۱ و تيپ ۵۶ زرهي از لشكر ۵ مكانيزه به ميزان ۱۰۰ درصد و تيپ ۵۰۱ پياده به ميزان ۸۰ درصد منهدم ميشوند. آمار تلفات دشمن تا عصر هشتم اسفند به بيش از ۴۵۰۰ تن ميرسد كه مجموعاً تلفات متجاوزين بعثي از آغاز عمليات خيبر به بيش از ۱۱۵۰۰ تن ميرسد. در اين حمله موفقيتآميز تعداد ۶۵ دستگاه تانك و نفربر به همراه تعداد زيادي خودرو منهدم ميشود و ۲۰ دستگاه تانك و نفربر سالم به دست رزمندگان اسلام ميافتد. همچنين با سقوط ۳ فروند ديگر از هواپيماهاي دشمن، تعداد آنها به ۶ فروند ميرسد. هرلحظه بر تلفات و خسارات بعثيان افزوده ميشود و رزمندگان اسلام به پيشروي در عمق ۴۰ كيلومتري دشمن ميپردازند. ماهر عبدالرشيد، فرمانده شکستخورده سپاه سوم، در يك مصاحبه رسواكننده به خبرنگاران جهان اعلام ميكند كه حتي يك سانتيمتر اهم تصرف نشده است. و به دنبال آن، اين فرمانده شکستخورده، در يك تلگراف چاپلوسانه به صدام اعلام ميدارد اگرچه نتوانسته مانع پيشروي نيروهاي ايراني بشود، ولي خواهد تونست دست به يك جنگ شجاعانه بزند، اما ژنرالهای صدام برخلاف ادعاهاي سراسر كذب خود، مانع بازديد خبرنگاران بيطرف از منطقه عملياتي خيبر ميشوند. حمله شيميايي دشمن[ویرایش]دشمن بعثی در جنگ، بارها ماهيت ددمنشانه خود را با بهره جستن از سلاح ممنوعه شيميايي نشان ميدهد. دشمن طي عمليات والفجر ۲ جاده روان دوز ـ پيرانشهر را با گاز خردل بمباران شيميايي ميكند. مريوان، پنجوين، روستاهاي بازي دراز، روستاهاي بانه و اطراف رودخانه شيلر بارها بهطور ناجوانمردانه موردحمله شيميايي قرار ميگيرند. در پي اين حملات، ستاد تبليغات جنگ جمهوري اسلامي ايران از سازمان ملل و ديگر مجامع ميخواهد كه از مناطق بمباران شيميايي شده بازديد كنند كه متأسفانه اين سازمانها، هيچ توجهي به خواسته ايران نميكنند. رژيم بعث صدام حسین كه هيچ مانع از طرف مجامع بينالمللي نميبيند، بر گستاخي و خباثت خود ميافزايد و در پي هر عملياتي كه از سوي ايران صورت ميگيرد، در جبههها به بمباران شيميايي خود بهطور وحشتناك از اين سلاح مرگبار بهره ميگيرد. در تاريخ هشتم اسفند، دشمن در منطقه العزيز موردحمله ديگري از سوي رزمندگان قرار ميگيرد و رزمندگان با تصرف مواضعي ديگر از آنها نزديك به ۵۰۰ تن از دشمن را كشته و زخمي ميكنند و ۱۰۰ نفر را به اسارت ميگيرند. در اين حمله تعداد ۳۰ تانك و نفربر دشمن منهدم ميشود و نيروهاي وحشتزده بعثی با ديدن توان رزمي رزمندگان، خود را تسليم ميكنند. با روشن شدن هوا شكست دشمن بهطور كامل آشكار ميشود. صدام حسين كه بيش از اين خفت شکستهای پياپي را برنميتابد، دستور حمله شيميايي را بهطور گسترده صادر ميكند. ناگهان چند هواپيما در آسمان منطقه ظاهر و اقدام به پرتاب راکتهایی ميكنند كه پس از برخورد با زمين با صداي ضعيف و خفهاي منفجر و دود زردرنگي از آنها متصاعد ميشود و بوي ميوه و سير را در فضا منتشر ميكند. تعدادي از رزمندگان دچار سوختگي و خفگي ميشوند و متوجه ميشوند كه موردحمله شيميايي قرارگرفتهاند، كه با همان وسايل ابتدايي اقدام به مقابله با حمله شيميايي دشمن ميكنند. تعدادي از رزمندگان مصدوم به عقبه جبهه انتقال مييابند و پس از معالجه سرپايي مجدداً به خطوط عملياتي بازمیگردند، ولي تعدادي ديگر براثر جراحت شديد چشمي و تنفسي و... به بيمارستان انتقال مييابند. در بيمارستان لبافينژاد تهران، چند تن از خبرنگاران خارجي از شيميايي شدگان بازديد ميكنند و آثار سوختگي و جراحت ناشي از بمباران شيميايي دشمن را با چشمان خود ميبينند. اعزام مصدومان شیمیایی به اروپا[ویرایش]عدهاي از رزمندگان براثر جراحت شديد، به كشورهاي اروپايي ازجمله انگليس، سوئد، اتريش و... انتقال مييابند و در آنجا با نظارت كارشناسان جهاني و مصاحبه آنها با مجروحين ايران، مشخص ميشود كه لطمات واردشده، حاصل از گازهاي سمي و شيميايي است. تعدادي از رزمندگان اسلام براثر جراحات شديد ناشي از گازهاي شيميايي به شهادت ميرسند و همگان اين جنايات صدام را ميبينند و چشم بر حقايق تلخ آن فرومیبندند. با توجه به گزارش مغرضانه كارشناسان سازمان ملل و عدم بازگويي نام كشور استفادهکننده، زمينه براي حملات شيميايي بیشتر صدام مساعد ميشود. رژيم بعث صدام با بهکارگیری سلاح شيميايي و بااستعداد چند واحد زرهي و پياده و مكانيزه اقدام به بازپسگيري جزاير مجنون ميكند كه اين تلاش مذبوحانه دشمن با پايمردي بينظير مدافعان جزيره كه سلاح مهم آنها سلاح آرپيجي هفت است، دفع ميشود و تلفات و خسارات ديگري بر آنها وارد ميآيد و يا به اسارت درآمدن ۲۵۰ نفر ديگر از بعثيان، تعداد اسراي تخلیهشده به پشت جبهه به ۱۳۰۰ تن ميرسد. سرانجام در روز چهارشنبه ۱۰ اسفند، رژيم حاكم بر بغداد پس از چند روز سكوت درباره حقايق، اعلام ميكند كه جزاير مجنون و قسمتي از هورالهويزه از دست صدام خارجشده است. اين سخنان از زبان سرلشكر هاشم صباح الفخری، فرمانده عملياتي جنوب اعلام ميشود و حقانيت اطلاعيههاي نظامي ايران اثبات ميگردد. با اعتراف دشمن به شكست خود در عمليات خيبر، عدهاي از خبرنگاران هم مهر سكوت را ميشكنند و اعلام ميدارند كه منطقه وسيعي از خاك عراق از دستش خارجشده است. با فرارسیدن شب، سپاهيان اسلام با پشتيباني یگانهای زرهي حمله سنگين را تدارك ميبينند و پس از عبور از میدانهای مين و تلههاي انفجاري در منطقه طلائیه تعداد ديگري از یگانهای تحت امر سپاه سوم صدام را به هلاكت ميرسانند. با ادامه تهاجم و نفوذ در عمق مواضع دشمن، تيپ ۹۳ پياده و يك گردان تانك از تيپ ۱۶ زرهي به ميزان ۶۰ درصد و گردان ۳ از تيپ ۷۰۲ پياده به ميزان ۱۰۰ درصد منهدم و نزديك به ۱۳۰۰ تن از بعثيان كشته و زخمي ميشوند. عدهاي نيز به اسارت درميآيند. همچنين تعداد ۴۰ دستگاه تانك دشمن با گلولههاي رزمندگان به آتش كشيده ميشوند. رزمندگان اسلام در ادامه نبرد درحالیکه دشمن بهشدت از گلوله شيميايي استفاده ميكند، با وارد ساختن ضربات سنگين به آنها موفق ميشوند ۱۰ كيلومتر در جبهه طلائیه پيشروي كنند و در اين مقابله دو تيپ صدام ضرباتي سنگين دريافت ميكنند. تيپ ۹۳ پياده ـ كه در نبردهاي شب گذشته ضرباتي اساسي دريافت كرده بود ـ بهطور كامل منهدم ميشود. صدام براي بازپسگيري مناطق ازدستداده، بهویژه جزاير مجنون، همچنان اقدام به بمباران شيميايي وسيع ميكند. از منطقه العزيزه فشار سنگيني متوجه رزمندگان اسلام ميشود. براي حفظ جزاير، به نيروهاي عملکننده منطقه العزيزه دستور بازگشت به جزيره و تحكيم مواضع داده ميشود. رزمندگان، در حال بازگشت بيش از صد نفر بعثی را كه در اسارت دارند، به دليل كمبود امكانات پس از صحبتي كوتاه آزادکرده و سفارش ميكنند كه مظلوميت نيروهاي ايراني را به ديگران برسانند. دشمن بعثي پس از عقبنشيني تاكتيكي رزمندگان با تمام نيرو به جزيره مجنون حمله ميكند و باراني از گلوله توپ، خمپاره و هواپیمابر روي جزاير فرومیریزد. در زير آتشباري سنگين، یگانهای رمزي بعث براي بازپسگيري جزاير حركت ميكنند، كه هر بار با دفاع حماسي فراموشنشدنی جانبرکفان اسلام مواجه و پس از دريافت خسارات سنگين عقب رانده ميشوند. دشمن بعثي كه موفق ميشود جاده بغداد ـ بصره را از كنترل و تير مستقيم ايران خارج سازد، براي چندمين بار هجوم ميآورد. تمام اين حملات با دفاع بينظير قواي اسلام دفع و منطقه مملو از جنازه و ادوات زرهي سوخته دشمن ميشود. در روز سهشنبه ۱۶ اسفندماه بار ديگر پس از اجراي آتشباري سنگين توپخانه و خمپارهانداز، دشمن به پاتك ديگري دست ميزند تا بهزعم خود جزيره را آزاد كند. دشمن سردرگم، در روز روشن گلوله منور شليك ميكند. از سوي ديگر جنگندههاي صدام اقدام به بمباران مواضع ايران ميكنند. در زير چنين آتش پرحجمي نيروهاي زرهي بعث اقدام به پيشروي ميكنند كه با عكسالعمل درخشان شكارچيان تانك و بالگردهای كبراي هوانيروز ايران، اين حركت دفع و بيش از ۱۰۰۰ كشته و زخمي از دشمن برجاي ميماند و ۵ تيپ و يك گردان دشمن نيز منهدم ميشود. ایستاده مثل کوه[ویرایش]به دنبال تلاشهاي مذبوحانه صدام، حجتالاسلام رفسنجاني اعلام ميدارد: نيروهاي ما در مواضع پدافندي خود در جزاير مجنون چون كوه ايستادهاند و هرچه صدام نيرو بفرستد، نابود ميكنند. صدام، در پي ناتواني ارتشش براي بازپسگيري جزاير مجنون، فرمانده شکستخورده سپاه سوم (ماهر عبدالرشيد) را تهديد ميكند به هر نحو كه شده بايد اين جزيره را از دست ايرانيان خارج كند. ماهر عبدالرشيد عليرغم صدمات پیدرپی قول ميدهد براي تحقق بخشيدن به خواستهای سردار مفلوك خود، پاتك سنگيني را انجام دهد. نيروهاي بعثی در روز چهارشنبه ۱۷ اسفندماه با بهکارگیری گردان مرزي و حمايت شديد هوايي و آتش توپخانه سنگينترين ضد حمله را آغاز ميكنند. پس از اندكي پيشروي، با آتش متقابل شكارچيان، گلوله آرپيجي و موشکهای تاو بالگردهای کبرا مواجه ميشوند و با از دست دادن ۳۵ تانك و ۸۵۰ نفر از سربازان خود، شكست سنگيني را دريافت ميدارند و با فرار به مواضع اوليه، اميد صدام را به يأس مبدل ميسازند. در جريان نبرد، از بيسيم بعثيان به فرماندهان ردهبالا گفته ميشود كه با آتش بيامان ايرانيان و مقاومت شديد آنها، امكان هیچگونه پيشروي نيست و هر اقدامي عليه نيروهاي ايراني، به معني خودكشي است. صدام در روز پنجشنبه ۱۸ اسفندماه، در ساعت ده صبح بار ديگر فرمان حمله را براي تصرف جزیره مجنون جنوبي صادر ميكند، اما انهدام دو گردان پياده و تانك و هلاكت ۷۰۰ بعثي، اميد صدام و ارتشش را در بازپسگيري جزاير مجنون به يأس كامل مبدل ميسازد. پس از شكست سنگين دشمن، جزاير مجنون مملو از جنازه و ادوات زرهي سوخته شده بعثيان است و صدام به هيچ خبرنگاري اجازه بازديد از جزاير را نميدهد. رزمندگان اسلام دامنه عمليات را به منطقه طلائيه ميكشانند كه پس از نبردي سنگين، موقعيت مواضع آزادشده، ازجمله جزاير مجنون تثبيت ميشود و رزمندگان اسلام دگربار ابتكار عمل را در جنگ در دست ميگيرند. نتايج عمليات[ویرایش]← مناطق و تأسيسات آزادشدهجزيره مجنون به مساحت ۱۶۰ كيلومترمربع داراي ۵۰ حلقه چاه نفت، چند روستا در منطقه. ← تجهيزات منهدم شده دشمن۶ فروند هواپيما. ۱ فروند بالگرد. ۳۳۰ دستگاه تانك و نفربر. شمار زيادي از انواع سلاح سبك و نیمه سنگین. ← یگانهای منهدم شده دشمنتيپ ۲۷ مكانيزه از لشكر ۱. تيپ ۵۶ زرهي از لشكر ۵. تيپ ۵۰۱ پياده. تيپ ۱۴ زرهي. تيپ ۳ تحت امر لشكر ۶ زرهي. ۵ گردان از لشكر ۱. تیپهای ۳ و ۱۶ زرهي. تیپهای ۲۵، ۵، ۷۰۴، ۷۰۲ و ۹۳ پياده. ← تعداد كشته و زخمي دشمن۱۵۰۰۰ نفر. ← تعداد اسرا۱۱۴۰ نفر. ← غنائم۴۲ دستگاه تانك و نفربر. دهها خمپارهانداز و ميني كاتيوشا. چندين خودرو. مقدار زيادي سلاح سبك و نيمه سنگين. ۱۲۰ دستگاه كمپرسي. تعدادي لودر و بولدوزر. منبع[ویرایش]سمیعی، علی، كارنامه توصيفي عملیات هشت سال دفاع مقدس، نشر نزسا،تهران، ۱۳۷۶. |