حسن فرومدی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ما اگر خود را شیعه قلمداد میکنیم باید به یاری حسین (علیه السلام) بشتابیم.
[ویرایش]
نام: حسن
نام خانوادگی: فرومدی
نام پدر: صفرعلی
نام مادر: فاطمه
تاریخ تولد: دهم فروردین ۱۳۳۹
محل تولد: روستای دیزج از توابع شهرستان شاهرود
تحصیلات: سوم متوسطه
ارگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: بیست و نهم اردیبهشت ۱۳۶۵
محل شهادت: مهران
نحوه شهادت: اصابت ترکش
مزار: گلزار شهدای زادگاهش
[ویرایش]
هدف از آمدنم به جبهه این است که از اسلام مهدی (عج) تا آخرین قطره خونم دفاع نمایم.
اطاعت از ولیفقیه همانند اطاعت از ائمه اطهار (علیه السلام) میباشد.
آنان که نسبت به جنگ بیتفاوت هستند یا مخالف میباشند توصیه میکنم هنوز هم دیر نشده، به آغوش اسلام بازگردند و نزد خدای کریم توبه کنند.
آنکس که مسلمان است و خود را شهید قلمداد میکند و از دین و آیین محمدی پیروی میکند و مهر فرزند زهرا (سلام الله علیها) اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در دلش میباشد.
ما اگر خود را شیعه قلمداد میکنیم باید به یاری حسین (علیه السلام) بشتابیم.
با انقلاب هماهنگ بوده و امام را یاری کنید.
اگر شهید شدم از اسلام و قرآن دفاع کنید.
خواهران عزیزم، در کارهایتان زینب کبری (سلام الله علیها) را الگوی خود قرار دهید، حجاب خود را حفظ کنید.
[ویرایش]
بسم الله الرحمن الرحیم
اینجانب حسن فرومدی، اعزامی از روستای دیزج معتقدم به اشهد ان لا اله الا الله و اشهد انَّ محمداً رسولُ الله و انَّ اَئِمه المعصومین حُجَج الله و انَّ الجنّه حَقٌ و انَّ النّار حقٌ و انَّ السّاعهُ اتیه لا ریب فیها و اَنَّ اللهُ یبعث من فی القبور.
خدا را شکر میکنم که ما را از الطاف خویش محروم نکرد و توفیق در زمره رزمندگان اسلام بودن را به بنده عنایت فرمود. خدایا، تو را سپاس میگویم که به من توفیق عنایت کردی تا از امام خویش اطاعت و پیروی نمایم و به ندای بانگ رسای هل من ناصر ینصرنی او لبیک بگویم و در هر حال گوش به فرمان او باشم و از او اطاعت و پیروی نمایم و تا جان در بدن دارم هیچ گاه او را رها نکرده و در هر حال لبیکگویان به ندای پرافتخار هل من ناصر ینصرنی او باشم.
[ویرایش]
هدف از آمدنم به جبهه این است که از اسلام مهدی (عج) تا آخرین قطره خونم دفاع نمایم و از اوامر ولیفقیه همانند اوامر ائمه معصومین (علیه السلام) بوده و اطاعت از ولیفقیه همانند اطاعت از ائمه اطهار (علیه السلام) میباشد که سرچشمه آن یکی است و به اطاعت و بندگی از یگانه ایزد منان به آنان که نسبت به جنگ بیتفاوت هستند یا مخالف میباشند توصیه میکنم هنوز هم دیر نشده، به آغوش اسلام بازگردند و نزد خدای کریم توبه کنند که خدا توبه آنها را قبول میکنند و آنها را مورد عفو و بخشش قرار میدهد. وگرنه فردای قیامت در مقابل ائمه معصومین (علیه السلام) روسیاه و خجل خواهند بود و خدای بزرگ آنها را در قعر آتش جای خواهد داد. آنکس که مسلمان است و خود را شهید قلمداد میکند و از دین و آیین محمدی پیروی میکند و مهر فرزند زهرا (سلام الله علیها) اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در دلش میباشد، آنکس که به عشق بدن پاره پاره و بیسر حسین (علیه السلام) میسوزد بداند که اطاعت و پیروی از روحالله اطاعت و پیروی از اباعبدالله (علیه السلام) میباشد. آنان که جوانان پاک و معصوم را از آمدن به جبهه نهی میکردند و آنان را به گمراهی میکشاندند، به خیال خام خودشان میخواستند که به آنها محبت کنند و خود را دلسوز آنها بدانند. غافل بودند که این محبت نیست که در حق آنان روا داشتند بلکه از شقاوت است. مگر نه اینکه روزی که مرگ ما فرا خواهد رسید، پس چرا شهادت در راه خدا را انتخاب نکنیم. البته مسئله ادای تکلیف است، اما در این راه ممکن است شهادت هم نصیب انسان شود. چهبسا کسانی بودند که در جبهه حضور پیدا نکردند ولی بر اثر تصادف یا مرگهای دیگر از دنیا رفتند. پس چرا به خود نمیآییم و عبرت نمیگیریم و راه راست را نمیپیماییم و از منجلاب فساد خود را رها نمیکنیم. باز هم یکبار دیگر به آن دسته از افرادی که نسبت به انقلاب و امام بیتفاوتند نصیحت میکنم که این کار خیانتی بزرگ به خدا و رسول خدا و ذریهاش میباشد.
[ویرایش]
و شما ای امت شهیدپرور دیزج، بدانید که خون عباس بیرجندیها و نوروزیها، امثال آنان هرگز از بین نخواهد رفت و نخواهد خشکید بلکه در رگهای تمامی جوانان امت دیزج به جریان خواهد افتاد چرا که با ریختن خون آنان جوانها راه آنان را ادامه خواهند داد و همه مطیع الله خواهند بود. این جوانان همان کودکان شیرخوار پانزده خرداد هستند که آن روز امامشان به آنها امیدوار بود که روز موعود فرا رسید ه و همه باید از اسلام مهدی (عج) دفاع کنیم و با وجودی که میدانم که این عزیزان از فرمایشات پیر جماران هرگز غافل نیستند باز به عنوان تذکر عرض میکنم که امروز روز یاری حسین زهرا (سلام الله علیها) میباشد و اینجاست که میگوید:
هر که دارد هوس کرببلا بسم الله هر که دارد سر همراهی ما بسم الله
و ما اگر خود را شیعه قلمداد میکنیم باید به یاری حسین (علیه السلام) بشتابیم.
[ویرایش]
مادر عزیزم که زندگی پر رنج و پر از دردی را پشت سر گذاشتهای از تو حلالیت میطلبم که نتوانستم حق فرزندی را برایت ادا نمایم تو برایم زحمت کشیدهای امیدوارم که مرا ببخشی و اگر در این مسیری که مسیر شاهدان شهید و سربازان رشید اسلام است شهادت نصیبم گشت نگران نباش و یادآور وقتی حضرت ابراهیم (علیه السلام) حضرت هاجر را در بیابان ... میگذارد، هاجر از او سؤال کرد، ما را به چه کسی واگذار میکنی فرمود به خدای یکتا کسی که به ما جان میدهد و میمیراند. اگر حسن فرزند تو و نور چشمت در کنارت نیست خدای او هست پس احساس تنهایی نکنید؛ زیرا که سرنوشت ما انسانها در دست اوست اگر سوریه مشرف شدی در کنار قبر پیامرسان حسین (علیه السلام)، زینب کبری (سلام الله علیها) به یاد من هم باش. وقتی که دلت گرفت به یاد پیکر قطعهقطعه شده فرزندان زهرا (سلام الله علیها) باش تا دلت تسلی خاطر پیدا کند.
[ویرایش]
برادران عزیزم که نتوانستم آن چه به گردنم حق داشتید، انجام وظیفه کنم. من از شما عذر میخواهم و امیدوارم که مرا ببخشید و حلالم نمایید. اگر در این مدت زندگی شما را آزرده کردم، اگر کار خطایی نسبت به شما انجام دادهام و اگر خدای ناکرده. حرف زنندهای نسبت شما رواداشتم امیدوارم که به دل نگیرید و مرا ببخشید به یاد خدا باشید. با انقلاب هماهنگ بوده و امام را یاری کنید و همه افرادی که در این دنیای بیارزش زندگی میکنند بدانند که این زندگی تداوم نخواهد داشت و یکی زودتر و یکی دیرتر از این دنیای فانی خواهند رفت آنکس که به عیش و نوش و خوشگذرانی دنیا را بگذراند او هم میرود و آنکه با مشکلات زندگی را بگذراند او هم خواهد رفت پس چه بهتر که انسان به فکر توشه خود در آخرت باشد تا در آن دنیا که سرای آخرت میباشد نزد ائمه اطهار (علیه السلام) سرافکنده نباشد. هر وقت که سر مزار میروید لحظهای فکر کنید و بنشینید که از کجا آمدهایم به کجا خواهیم رفت بلکه اینها درس عبرتی برای شما باشد مادر عزیزمان را در وهله اول به خدای سبحان و بعد هم به شما میسپارم امیدوارم اگر شهید شدم خون بی قابلم را در رگهای خود جاری سازید و از اسلام و قرآن دفاع کنید و از برادرم عباس انتظار درام که سنگر مرا خالی نگذارد و راه مرا ادامه دهد.
[ویرایش]
شما خواهران عزیزم میخواهم که مرا ببخشید و حلال نمایید اگرچه نتوانستم در زندگی برایتان برادر خوبی باشم اگر نسبت به شما بیمهری نمودهام اگر نسبت به شما کار خلافی از ن سرزده و یا حرف سرزنش کنندهای نسبت به شما خواهران گرامی روا داشتهام امیدوارم که مرا ببخشایید. سعی کنید در زندگی همیشه آن چه رضای حق در آن میباشد آن را انجام دهید به تکالیف شرعی خود اهمیت فراوان بدهید و در کارهایتان زینب کبری (سلام الله علیها) را الگوی خود قرار دهید حجاب خود را حفظ کنید آن چنانکه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از شما خواسته است تا فردای قیامت در مقابلش رو سفید و سربلند و سرافراز باشید.
والسلام ۶۵ / ۲ / ۳۰ حسن فرومدی
[ویرایش]
و چند کلامی با پدرم که زندگی ما را نابود و فنا ...۱ متلاشی نمودی و زن و فرزند را از خانه و کاشانه آواره نمودی و دنبال هوسهای نفسانیات رفتی و فکر هیچچیز را نکردی و فرزندانت را آواره گوشه و کنار خرابهها نمودی و فقط به فکر خوشگذرانی و عیش و نوش دنیای فانی بودی و آینده را در نظر نگرفتید که چه خواهد شد و چه بر سر این فرزندان خواهد آمد، آخر آنها فرزندان من بودند ومن به عنوان پدر مسئولیت شرعی در برابر آنان دارم.
هرگز این فکر را به سر راه ندادید و به فکر امیال و خواستههای شخصی خودت بودی. امیدوارم که به خود آیی و بدانی که از کجا آمدهای و به کجا میروی. من به عنوان یک فرزند میتوانم به جرأت بگویم که در دوران زندگی از شما که پدر من بودید، هیچ گاه محبت ندیدم، غیر از خشم و نفرت چیزی دیگر نصیبم نگردید و همچنین اعضای دیگر خانواده و اکنون که این چند جمله را مینویسم اشک در چشم هایم حلقه شده و از گونههای چشمانم سرازیر گشته و گلویم را بغض میفشارد. امیدوارم که خداوند شما را به راه راست هدایت کند و همچنین از گناهان ما در گذرد، اگر من نتوانستم نسبت به شما حق فرزندی را ادا نمایم مرا ببخشید و اگر هم نسبت به من خشم داشتید، میتوانید بعد از رفتن من از دنیا دست و پای خود را حنا کرده و مجلس ازدواج دیگری به پا نموده و جشن بگیرید و من هرگز از شما گلایه نخواهم کرد؛ و امیدوارم زندگی جدیدی را که شروع نمودی، با عیال خود خوش رفتاری نمایی و آنان را مثل من و افراد دیگر خانواده که آنها را آواره ساختی، رفتار نکنی و اگر خواستی چنین نمایی، از همین حالا آنان را در حق خودشان رها کنی، بهتر است. پس امیدوارم که چنین نباشد، زیرا من سرنوشت خودم را که این طور مشاهده کرده دلم نمیخواهد که هیچ بنی بشری را به سرنوشت من دچار نماید و در آخر، از خدای یکتا میخواهم که شما را به راه راست هدایت نماید والسلام؛ و چند جملهای هم وصیت خصوصی دارم که در ورقه دیگر نوشتم.
و السلام علیکم و رَحمه الله و برکاته
هم در مزار خوانده شود و هم در ختم مسجد.
۶۵ / ۲ / ۲۵ حسن فرومدی
بسم الله الرحمن الرحیم
اینجانب حسن فرومدی اعزامی از روستای دیزج هستم به اشهد ان لا اله الا الله و اشهد انَّ محمداً رسولُ الله و انَّ اَئِمه المعصمین حُجَج الله و انَّ الجنّه حَقٌ و انَّ النّار حقٌ و انَّ السّاعهُ اتیه لا ریب فیها و اَنَّ اللهُ یبعث من فی القبور.
خدا را شکر میکنم که ما را از الطاف خویش محروم نکرد و توفیق در زمره رزمندگان اسلام بودن را به بنده عنایت کرد. خدایا تو را شکر که مرا توفیق عنایت کردی تا از امام خوش اطاعت کنم و به هل من ناصر ینصرنی او لبیک بگویم هدف از آمدنم به جبهه این است که از اسلام دفاع کنم امروز اوامر ولیفقیه همانند اوامر ائمه اطهار (علیه السلام) و اطاعت از ائمه هم منتهی میشود به اطاعت از یگانه ایزد منان. به آنان که نسبت به جنگ بیتفاوت هستند یا مخالفند توصیه میکنم هنوز هم دیر نشده توبه کنند که خدا توبه آنها را قبول میکند وگرنه فردای قیامت در مقابل ائمه معصومین (علیه السلام) رو سیاه خواهند بود و در قعر آتش جای خواهند گرفت آنکس که مسلمان است و مهر فرزند زهرا (سلام الله علیها) ابا عبداالله الحسین (علیه السلام) در دلش است و آنکس که به عشق بدن پاره پاره و بیسر حسین (علیه السلام) میسوزد بداند که اطاعت از روحالله اطاعت از ابا عبداالله (علیه السلام) است.
آنان که مرا از آمدن به جبهه نهی میکردند به خیال خودشان میخواستند به من محبت کنند غافل بودند که این محبت نیست این شقاوت است مگر نه این که یک روز مرگ ما فرا خواهد رسید. پس چرا شهادت در راه خدا را انتخاب نکنیم البته مسئله ادای تکلیف است اما در این راه ممکن است شهادت هم نصیب انسان شود چهبسا کسانی بودند که در جبهه نیامدند ولی بر اثر تصادف یا مرگهای دیگر از بین رفتند باز هم یک بار دیگر همه افرادی که به انقلاب و امام بیتفاوتند نصیحت میکنم که این کار خیانتی است به رسول الله و ذریهاش.
امت شهیدپرور دیزج بدانید که خون عباس بیرجندیها و امثال او هرگزخشک نخواهد شد و در رگهای جوان امت ذیرج به جریان خواهد افتاد چرا که همه مطیع امامند این جوانان همان کودکان شیرخوار پانزده خرداد هستند که آن روز امامشان به آنها امیدوار بود که روز موعود فرا رسید ه و همه باید از اسلام دفاع کنیم و با وجودی میدانم که از فرمایشات پیر جماران هرگز غافل نیستند باز به عنوان تذکراً عرض میکنم که امروز روز یاری حسین زهرا (سلام الله علیها) میباشد و هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله.
==
[ویرایش]
==
مادر عزیزم که زندگی پر رنج و پر از دردی را پشت سر گذاشتهای از تو حلالیت میطلبم که نتوانستم حق فرزندی را برایت ادا کنم تو زحمتها برایم کشیدهای امیدوارم مرا ببخشی و اگر در این مسیری که مسیر شاهدان شهید و سربازان رشید اسلام است شهادت نصیبم گشت نگران نباشد وقتی حضرت ابراهیم (علیه السلام) حضرت هاجر را در بیابان لم یزرعی گذارد هاجر از او سؤال کرد ما را به چه کسی واگذار میکنی فرمود بهخدا. اگر حسن فرزند تو و نور چشمت در کنارت نیست خدای او هست. اگر سوریه مشرف شدی در کنار قبر پیامرسان حسین (علیه السلام)، زینب کبری (سلام الله علیها) به یاد من هم باش وقتی که دلت گرفت به یاد پیکر قطعه قطعه شده فرزندان زهرا (سلام الله علیها) باش تا دلت تسلی خاطر پیدا کند.
==
[ویرایش]
==
برادران عزیزم که نتوانستم آن چه به گردنم حق داشتید انجام وظیفه کنم من از شما عذر میخواهم و مرا ببخشید به یاد خدا باشید با انقلاب هماهنگ بوده و امام را یاری کنید و همه افراد که زندگی میکنند این زندگی تداوم ندارد و یکی زود یکی دیرتر از این دنیا خواهد رفت آنکس که به عیش و نوش و خوشگذرانی بگذراند او هم میرود و آنکه با مشکلات زندگی کند او هم خواهد رفت. هر وقت سر مزار میروید کمیفکر کنید تا برای شما عبرتی باشد مادر عزیزمان را در درجه اول بهخدا و بعداً به شما میسپارم امیدوارم اگر شهید شدم خون بی قابلم را در رگهای خود جاری سازید و اسلام و قرآن دفاع کنید.
==
[ویرایش]
==
و خواهران عزیزم میخواهم مرا ببخشند اگر نتوانستم در زندگی برادر خوبی برای آنها باشم سعی کنید در زندگی همیشه آن چه رضای حق در آن است آن را انجام دهید به تکالیف شرعی خود اهمیت فراوان بدهید حجاب خود را آن چنانکه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از شما خواسته حفظ کنید تا فردای قیامت در مقابلش رو سفید و سربلند باشید. چند کلامیهم وصیت خصوصی داشتم که در ورقه دیگر نوشتم.
مادر عزیزم شما را بعنوان وصی خودم قرار میدهم آنچه اموال از من باقی میماند در اختیار شما باشد و هر ط ور که خودت صلاح دانستی انجام بده و اگر هم کمکی خواستی بکنی به برادرم عباس و خواهرم رقیه آن هم باز خودت صلاح میدانی اگر از بنیاد شهید کمکی خواستند بکنند، از آن برادران محترم مسئول بنیاد خواهشمندم و تمنا دارم به غیر از مادرم حق استفاده از حقوق را کسی دیگر ندارد، تنها اوست که در صورت لزوم میتواند استفاده بکند و شما را نخواهم بخشید اگر کسی دیگر بخواهد سوء استفاده از این حقوق بیت المال بکند و باز هم مادرم خودش میداند و بعد از او برادرم عباس و آنان که به امام و به انقلاب اسلامیتوهین کردند حق ندارند از انقلاب بهرهای ببرند باز هم آنها را نصیحت میکنم برگردند به آغوش انقلاب و امام.
از نظر بدهکاری به کسی فکر نمیکنم بدهکار باشم پولی را که به حسین داده ای ۳۵۰۰ تومان طلب خودش و بقیه آن را گرفته و ۲۵۰۰ تومان به محمد دایی بدهید و اگر کسی دیگر هم بود که مراجعه کرد که یادم نیست طلب او را پرداخت نمایید گوسفندان را از محمدحسن اصغری پدر محمد علی اصغری تحویل بگیرید که شمارش آنها دقیقاً یادم نمیباشد و مزد آن را پرداخت نمایید. زمین را که باغ گرفتهام و بالاخره کلیه اموال در اختیار مادرم میباشد و پول برادرم عباس ۱۴۰۰۰ تومان را هم بدهد و در صورتی که دلش خواست میتواند همان طور که در اول گفتم به برادر عباس و خواهر رقیه کمک کند و امیدوارم که مرا مدیون کسی ننمایید. از برادرم عباس میخواهم که به نحو احسن در صورت نبودن من از مادر مهربان نگهداری نمایید.
از نظر روزه ۱۵ روز بدهکارم در صورت مقدور بودن بگیرید و همچنین یک سال نماز قضا برایم بدهید تا به جای آورند و نذری که در روز عاشورای حسین (علیه السلام) میدادم بعد از رفتن من اگر چیزی باقی ماند و برایتان مقدور بود، بدهید والسلام.
در آخر از خداوند متعال میخواهم که همه گمراهان را به صراط مستقیمش هدایت کند.
این وصیت را چند تن از برادران دینیام که اهل روستای خودم هستند امضاء مینمایند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ـ عبارتی که در متن با ... مشخص شده، خوانا نیست.
[ویرایش]
وصيتنامه کامل شهداي استان سمنان، دفتر دهم، نشر شاهد، تهران، ۱۳۹۲، ص۳۲-۲۴