جاسم امامی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پدر و مادر و برادرانم ،من خودم با اختیار و اراده این راه را بر گزیده ام و افتخار می کنم که پاسدار اسلام باشم .از شما می خواهم که صبر و استقامت را پیشه کنید مخصوصا شما مادرم مرا ببخشید که اسلام امروز به من نیاز دارد.


تولد

[ویرایش]

بهار ۱۳۴۲ در روستای هلشی سفلی در خانواده ای مستضعف و متدین چشم به جهان گشود .
تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش به پایان رساند و برای تکمیل آن به بخش ایوان غرب رهسپار گردید.او در خرداد سال ۱۳۵۹ موفق به اخذ مدرک دیپلم شد.

آموزگار

[ویرایش]

شهید امامی چند سال از عمر خویش را به عنوان آموزگار ،صرف خدمت به مردم محروم منطقه نمود اما این کار اشتهای سیری ناپذیر او را در خدمت به اسلام و مردم مستضعف فرو نمی نشاند.

ورودبه سپاه

[ویرایش]

لباس مقدس پاسداری را بر تن کرد و به جبهه های نور شتافت .در عملیات مختلفی از جمله ،والفجر ۳ ،والفجر ۵ و کربلای ۴ شرکت فعال داشت .این شهید دوره فرماندهی عالی را در دانشگاه امام حسین (ع)تهران به پایان رساند.

شهادت

[ویرایش]

جاسم بعد از سالها دفاع از انقلاب و اسلام و شرکت در عملیات مختلف در تاریخ ۱۱/۱۱/۱۳۶۵ در عملیات بزرگ کربلای ۵ جهت جمع آوری اطلاعات و ارزیابی نیروها و اهداف دشمن در غرب کانال ماهی به عمق نیروهای دشمن نفوذ کرد اما در زیر باران خمپاره و توپخانه دشمن قرار گرفت.او همچون فرمانده خود حضرت ابوالفضل عباس (ع)در معرکه نبرد به شهادت رسید.پیکرمطهرش ۱۱ سال غریبانه درخاک دشمن ماند. با تلاش کمیته جستجوی مفقودین،سر انجام در تاریخ ۱۳/۷/ ۷۶ ۱۳ پیکر جاسم شناسایی وبه خاک پاک کشور اسلامی بر گشت .




خاطرات

[ویرایش]

یک روز هنگام غروب آفتاب برای کسب اطلاعات از دشمن خودمان را به مواضع آنها نزدیک کردیم. در یک لحظه فکر کردیم که آنها ما را دیده اند ،خودمان را برای مقابله با سر بازان دشمن آماده کردیم ,حتی دو شتر که در آن نزدیکی ها در حال چریدن بودند متوجه ما شدند و گوشهایشان را به طرف ما تیز کردند. اما سربازان دشمن متوجه ما نشدند و مسیر خط تلفن را گرفتند و از آنجا دور شدند.

← عباسی همرزم شهید


در مرحله ی اول عملیات کربلای ۵ از ناحیه پهلو و پیشانی زخمی شده بود ،به او استراحت پزشکی داده بودند که شهید جاسم این موضوع را از خانواده مخفی کرده بودند.بعد از شهادت ایشان ما از این موضوع مطلع شدیم .دوستانش این گونه نقل کرده اند که در مر حله اول عملیات کربلای ۵ یک روز که از خط مقدم به قرار گاه بر می گشتند وسیله نقلیه آنها که یک خودرو تویوتا بوده مورد هدف قرارمی گیرد و کاملا متلاشی می شود و سر نشینان آن شهید و یا به شدت زخمی می شوند و شهید امامی هم از ماشین به بیرون پرت شده و به صورت سطحی مجروح می شود .
حدود ده روز به ایشان استراحت پزشکی داده بودند اما هنوز استراحت پزشکی تمام نشده بود که به منطقه عملیاتی کربلای ۵ بر گشت تا اینکه در تاریخ ۱۱/۱۱/۱۳۶۵ در غرب کانال ماهی در شرق بصره به درجه رفیع شهادت نائل شد .

← محمدی همرزم شهید


من سر باز بودم و محل خدمتم سپاه ناحیه ایلام بود یک روز قبل از شهادت شهید جاسم به منظور دیدار با دوستانش به سپاه ایلام آمد من هم او را ملاقات کردم ،حال و هوای دیگری داشت ،آثار شهادت به وضوح در چهره اش آشکار بود ،با هم احوال پرسی کردیم از او ضاع منطقه عملیاتی کربلای ۵ صحبت کرد دیم ،ایشان می گفت: او ضاع منطقه خوب است و رزمند گان به پیشروی خود ادامه می دهند به ایوان هم سر زده ام خانواده هم خوب بودند .موقع رفتن و خدا حافظی نگاههایمان معنی و مفهوم دیگری داشت ،معنی نگاه او به من این بود که این آخرین دیدار ما خواهد بود و نگاه من به شهید جاسم این بود که تو دیگر بر نمی گردی . به من گفت: جواد به پدر و مادر سر کشی کن ،دو قطعه عکس در خانه دارم اگر توانستی بزرگ کن .تا در ورودی سپاه او را بدرقه کردم. سوار بر وانت تویو تا ی لند کروز شد و جاده مهران را به قصد منطقه عملیاتی کربلای ۵ در پیش گرفت ،من همچنان او را نگاه می کردم تا اینکه از دید من غروب کرد و دیگر بر نگشت.

←← قبولی شهادت


شهید جاسم امامی با علم و آگاهی راه شهادت را انتخاب کرد این موضوع را مکرر در وصیت نامه اش عنوان کرده است برای تحقق این امر خود را از قید و بند دنیا رهاند و برای تز کیه نفس و رسیدن به قرب خدا تلاش می کرد .
برای شرکت در آزمون ورودی دوره عالی عملیات، مطالعه زیادی کرد و نهایتا با وجود سختی آزمون و گزینش مشکل آن ،قبول شد ،از قبولی در آزمون و پذیرفته شدن توسط دانشگاه امام حسین (ع)در تهران بسیار خوشحال بود .وقتی خبر قبولی را به ما داد ،به او گفتم: با این قبولی حتما شهید می شوی !!،ایشان گفتند: چطور ؟من گفتم: در عملیات معمولا این فرماندهان هستند که برای شکست دشمن جلو تر از نیروهای عمل کننده هستند و این موضوع را من از طریق روز نامه ها متوجه شدم که بعد از هر عملیات از فرماندهان شهید در روز نامه ها یاد می شد .او در جواب من گفت برای دفاع از دین اسلام ما باید شهید شویم ،این حکایت از درایت و عاقبت اندیشی به موضوع شهادت دارد.

←← درعمق جبهه دشمن


بعد از عملیات والفجر ۵ در سال ۱۳۶۲ بنا بود عملیات دیگری در محور چنگوله انجام گیرد .برای کسب آخرین اطلاعات از وضعیت دشمن ،من به اتفاق ۱۵ نفر از برادران رزمنده به عمق مواضع دشمن نفوذ کردیم. رزمندگان شرکت کننده در این ماموریت غالبا از فرماندهان ،معاونین و بسیجان شجاع تیپ ۱۱۴ حضرت امیر المومنین (ع)انتخاب شده بودند .مدت ۴۸ ساعت در عمق خاک دشمن حضور داشتیم ،در آنجا عشایر عراقی به صورت واضح قابل مشاهده بودند ،روزها خودمان را در نقاط کور و داخل شیارها استتار می کردیم و شبانه به جمع آوری اطلاعات از دشمن مشغول می شدیم .یک روز هنگام غروب آفتاب برای کسب اطلاعات از دشمن خودمان را به مواضع آنها نزدیک کردیم. در یک لحظه فکر کردیم که آنها ما را دیده اند ،خودمان را برای مقابله با سربازان دشمن آماده کردیم ,حتی دو شتر که در آن نزدیکی ها در حال چریدن بودند متوجه ما شدند و گوشهایشان را به طرف ما تیز کردند. اما سربازان دشمن متوجه ما نشدند و مسیر خط تلفن را گرفتند و از آنجا دور شدند. بعد از آن دوستان گفتند :حواس شتر ها از دشمن بهتر است .زیرا شتر ها متوجه حضور ما در آن منطقه شدند اما آنها ها متوجه نشدند .
در پایان ماموریت اطلاعات بسیار ارزشمند ی از دشمن در زمینه های تعداد نیروهای دشمن ،استحکامات ،راههای تدارکاتی و...بدست آوردیم .تصمیم به باز گشت گرفتیم ،به دور از دید دشمن از داخل شیارها به طرف مواضع خودی به راه افتادیم .در بین راه حد فاصله مواضع نیروهای خودی و نیروهای دشمن ،یکی از برادران رزمنده که مسئولیت حفاظت ما را بر عهده داشت اطلاع دادند که در شیار همجوار یک گروه از نیروهای مزدور به منظور ضربه زدن به نیروهای خودی به طرف خاک ایران در حرکتند. تعداد آنها بین ۲۰ تا ۲۳ نفر تخمین داده شد .در این موقع ما توقف کردیم و با دیگر برادران رزمنده به مشورت پرداختیم. عده ای مخالف درگیری با نیروهای مذکور بودندو آن را خستگی زیاد ،کمبود غذا و مهمات عنوان می کردند. اما عده ای دیگرموافق مقابله با آنها بودند و این موقعیت را فرصت خوبی برای ضربه زدن به آنها و غافلگیری می دانستند،لذا همگی با درگیری با مزدوران موافقت کردند . درگیری آغاز شد و از پشت سر و از طرفین با آر پی جی و سایر سلاح های موجود به طرف آنها حمله کردیم .تعداد زیادی از آنها را به هلاکت رساندیم ، چند نفر از آنها موفق به فرار شدند ، چند نفردیگراز آنها به محاصره افتادند . از نیرو های محاصره شده فقط دو نفر باقی مانده بودند که ما فقط متوجه یکی از آنها شده بودیم. وقتی که حلقه محاصره تنگ تر شد یکی از مزدوران به نشانه تسلیم دستهایش را با لا گرفت ،یکی از برادران رزمنده به طرف او رفت که توسط یکی دگیر از مزدوران که خود را مخفی کرده بود مورد هدف قرار گرفت و به شهادت رسید .چاره ای نبود ،هر دو را به هلاکت رساندیم ،در ماموریت هر چند که ما تعدادی از برادران رزمنده شهید یا زخمی شدند اما اطلاعات بسیار مفیدی از دشمن کسب کردیم و تلفات سنگینی به دشمن وارد کردیم .

←← پرچمدار


امامی ،فرمانده پشتیبانی تیپ ۱۱۴ حضرت امیر (ع) بود .علیرغم این که در منطقه ی عملیاتی مشغول خدمت و پاسداری بود روز های جمعه ی هر هفته اکثر نیرو ها را جمع می کرد و به یکی از شهرستانهای تابعه ی استان جهت اقامه نماز پر فیض جمعه می برد .خود پرچمدار می شد و جلو تر از همه در پیشاپیش ستون ها حرکت می کرد .می گفت :ما همه به خاطر نماز می جنگیم ،اصلا هدف ما نماز است .
تمام ساعات و روزهایی که با شهید امامی بودم همه اش خاطره می باشد .اما این خاطره مربوط می شود به سال ۱۳۶۴ شهر ایوان توسط هواپیماهای دشمن بمباران شد .مردم به روستا و جاهای امن پناه برده بودند. خانواده ما و همچنین ۱۲ خانواده دیگر از اقوام نزدیک در روستای هلشی بودیم و در زیر چادر زندگی می کردیم.یک موتور بر ق داشتیم که شب ها برای روشنایی استفاده می کردیم .چند روزی در شهر بنزین قطع شد و در هیچ جای ایوان و نزدیکی ها بنزین نبود .
شهید امامی یک ماشین سپاه در اختیار داشت که آن ماشین بنزین داشت .خلاصه هر چه آن روز از شهید خواهش کردیم که از بنزین ماشین سپاه استفاده کنیم تا این موتور برق قابل استفاده باشد ایشان قبول نکردند و عرض کردند که این مال بیت المال است و به هیچ وجه از آن استفاده شخصی نمی شود .

← خواهر شهید


در زمان عملیات کربلای ۱ و آزاد سازی شهر مهران حدود دو هفته ای از شهید خبری نبود نه تلفن نه پیغام نه خبری ،از اواطلاعی نداشتیم .همه افراد خانواده ناراحت بودیم و اضطراب تمام وجودمان را گرفته بود .یادم هست که یک روز که عازم کرمانشاه بودند برای چند لحظه ای درمنزل توقف کردند که هم خانواده را ببینند و هم دیداری تازه کنند .از ایشان پرسیدم: جاسم کجا بودی چرا خبری از خودت ندادی ؟شهید امامی در حالی که لبخند بر لب داشت گفت: چیزی شنیدی؟ گفتم |:نه آخه در جبهه و تیپ حضرت امیر (ع) شایع شده که من اسیر شده ام من هم به ایشان گفتم اشکال دارد .در مواردی که انسان جانش در خطر است خوب اسارت بهتر از مردن است .اما شهید پاسخ دادند به خدا قسم تا زمانی که زره ای توان داشته باشم خودم را اسیر دشمن نمی کنم .
بعدا مشخص شد که همراه بچه های اطلاعات عملیات،مدتی در محاصره دشمن بودند و خود را نجات دادند .




وصیتنامه

[ویرایش]

بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
به نام خداوند بخشنده مهربان.
خداجان و مال اهل ايمان رابه بهشت خريداري كرده. آنها در راه خداجهاد مي كنند كه دشمنان دين را بكشند و يا خود كشته شوند. و اين وعده اي است بر خدا و عهدي است كه در تورات و انجيل و قرآن بيان شده است و كسي كه به عهد و ميثاق با خدا وفا كند او را جز رستگاران قرار داده و فوزي عظيم نصيبش مي نمايد.
درود و سلام به پيشگاه امام زمان منجي عالم بشريت روحي فداو فدا القدم وبا درود و سلام بي نهايت بر امام امت نائب امام زمان و پرچمدار و علمدار راه انبياء و اولياء-محبوبترين و كاملترين عارف و مجاهد في سبيل الله و فقيه زمان و كوبنده ظلمگران و ستمگران، و با سلام بر علما و فقها و خدمتگزاران و مسئولين نظام جمهوري اسلامي و با سلام و درود بر خانواده هاي شهدا مجروحين و مفقودين و جانبازان انقلاب و جنگ تحميلي . درود بر رزمندگان قهرمان صحنه هاي حق عليه باطل و نورعلیه ظلمت. ننگ و نفرين دائم بر اباسفيان و يزيد و معاويه و بني اميه و عمرابن سعد. لعنت مردم بر يزيديان زمان و حكام نظام ظلم يعني ريگان، گورباچف،شاه ها... و كليه دلالان و خودفروختگان وابسته به غرب .

حق وباطل

[ویرایش]

مردم مسلمان و آگاه ايران اسلامي هميشه و از ابتدا خلقت دو مكتب در ستيز و جدال بوده اند يكي طرفدار حق و حقيقيت و شرافت و آزادگي و ديگري حامي باطل، طالوت و جالوت ،هابيل و قابيل، موسي و فرعون حسين و يزيد در مقابل هم قرار گرفته اند.انقلاب اسلامي ما به رهبري قائد عظيم الشان تداوم بخش و ادامه دهنده راه ابا عبدالله و نهضت عاشوراي حسيني مي باشد . امروز نداي هل من ناصر ينصرني سالار شهيدان در تمامي جبهه ها چه درايران و چه در كشورهاي مسلمان ديگر است.از آنجائيكه امام عزيز مي فرمايد از تبليغات نترسيد در مقابل ابرقدرتها مستقيم بايستيد و همه تبليغات بر ضد ماست و اين براي آن است كه قضيه، قضيه اسلام و كفر است نه ايران و عراق...امروز همه ما رسالتي بزرگ براي دفاع از اسلام كه حاصل خون هزاران شهيد و مجروح است ،بر دوش داريم.

نمازجمعه

[ویرایش]

بياييم از قيد وابستگي به دنيا خود را نجات دهيم كه امام صادق مي فرمايند:دوستي دنيا ريشه و سرمنشاء خطاهاست و مگر اين نيست كه قرآن در سوره تغابن مي فرمايد: ... آنچه در سينه هاست خدا مي داند و مگر حضرت علي(ع) نمي فرمايد:ياد آخرت باشید... امت قهرمان و مسلمان نماز جمعه و اجتماعات مذهبي را فراموش ننمايند ودر صحنه هاي مقدس انقلابي به رهبري پيامبر گونه امام امت حاضر باشيد و در زندگيتان به دلاوران صحنه هاي شرف و غيرت را با حضور خود و كمك هاي مالي پشتيباني نمائيد و خانواده هاي شهدا را دلگرم نمائيد . پشتيبان ولايت فقيه باشيد و همان طوري كه حضرت علي فرموده اند: پيش از آنكه امام به نماز جمعه حاضر شود، درصفوف نماز شرکت کنید. با سكوت مانند يك دانش آموز به سخنان امام گوش فرا دهيد. اين گونه شركت در نمازجمعه جبران گناه عمل از جمعه تا جمعه است به اضافه سه روز ديگر.زيرا خداوند فرموده اگر عمل روز جمعه به درستي انجام شود ثواب ده روز را دارد . پيام دلنواز و روحبخش امام امت است كه می فرمایند:نمازهاي جمعه را هر چه باشكوهتر به جاي آوريد، را تبلور و سرمنشاء كارهاي خود قرار داده ،دست و ستون فقرات ابرقدرتها و منافقين و جناحهاي مخالف را بشكنيد . ندا و رسالت اسلام و محرومين را به گوش جهانيان برسانيد چون امروز روزي است كه همه بايد قيام كنند و وقتي كه دنيا در معرض خطر قرار گرفت هر كس در هر لباسي وظيفه اي دارد و اين وظيفه همگاني و عمومي است كه بايد قيام كرد، چون قيام و انقلاب و پاسداري از جبهه ها عشق به حسين(ع) و لبيك به نداي او مي باشد.

وصیت به خانواده

[ویرایش]

خانواده عزيزم، صابر باشيد و چون كوه در مقابل سختي ها و رنج ها مقاومت كرده و افتخار نمائيد كه از مكتب محمدي دفاع كرده و فرزندي تربيت شده را فداي اسلام نموده ايد.آفرين بر شما و درود خدا بر شما باد. از پدر و مادرم كه سالهاي سال پاي اين حقير سراپا تقصير زحمت كشيده ، نهايت تقدير و تشكر را دارم و از اينكه نتوانسته ام زحمات شما را جبران كنم سخت شرمنده ام . اما برادرانم شمانياز به راهنمايي و نصايح نداريد انشاءالله در كارتان موفق باشيدو تا آنجائيكه مي توانيد پاسدار خون شهدا باشيد.چهار سال روزه قضا دارم در صورت امكان اعاده نمائيد.

وصیت به همسر

[ویرایش]

همسرم شما هم مثل حضرت زينب عمل كن و حافظ اسلام باش و داعيه اسلام رابه جامعه بشناسان و از تمامي برادراني كه با آنها سر و كار داشته ام چه در جبهه و پشت جبهه از همه حلاليت مي طلبم.چون سخت محتاج گذشت و مغفرت شما مي باشم.خداوند تبارك و تعالي اسلام را پيروز نما و ريشه كفر و نفاق را در جامعه بخشكان. پروردگارا ،ايزدا ، اي ايوب محبان و اي معشوق عاشقان و اي پناه بي پناهان و اي درمان دردمندان و اي سرمايه و غناي مستمندان و اي روشني دل عارفان، امام امت و امت اسلام را از گزند روزگار و توطئه هاي ناحق دشمنان محافظت فرما و حربه و توطئه ی توطئه گران را خنثي و خيانتكاران و توطئه گران را نابود گردان . به مسئولين و خدمتگزاران اسلام استقامت و اجر اخروي عنايت فرما به اميد شكست آمريكا جنايتكار. برقرار باد پرچم لا اله الا الله محمد رسول الله(ص) نابود باد ابرقدرتها و وابستگان به آنان و پيروز باد لشگريان اسلام و آزاد باد كربلاي حسيني و نجف و قدس شريف.

مناجات

[ویرایش]

خدا یا به تو تسلیم شدم و به تو ایمان آورده ام و بر تو توکل نموده ام و به وسیله کمک تو با خصم رو به رو شدم و به سوی محاکمه آمدم . ای پروردگارم ،ای پروردگارم ، بیامزر آنچه پیش و پس کردم. پنهان کردم و آشکار کردم .تویی معبود من. نیست معبودی جز تو. درود فرست بر محمد و خاندان محمد و بیامرز ما را و به من رحم کن و نظری بر من نما زیرا تو یی که بسیار توبه پذیر وبخشنده ای.

آزمایش الهی

[ویرایش]

درود بر اولیاء وا مامان معصوم علیهم السلام و درود بر منجی عالم بشریت مهدی موعودو نایب بر حقش امام امت، بت شکن تاریخ و کوبنده ظالمان و نجات دهنده مظلومان و درود بر همه شهدا ازصدر اسلام تا شهدای جنگ تحمیلی و بر همه جانبازان معلولین و مجروحین و خانواده شهدا و کلیه خدمتگذاران و ایثار گران جمهوری اسلامی ایران . اسلام همیشه و در طول تاریخ بشری با جنایت کاران و ستمگران در ستیز بوده است . امروز امام امت این قلب تپنده ی مسلمین جهان ،اسلام اصیل را بر جامعه حاکم نموده .انقلاب آزمایشی بود از طرف خدا برای بندگان و کسانی که در مقابل اجانب مقاومت می کنند . جامعه اسلامی ما و امت شهید پرور ایران شهدای بی شماری را در این راه تقدیم نموده است .

مناجات

[ویرایش]

بارالها ،چگونه می توان این همه ایثار گری و گذشت و فداکاری مخلصانه در راه تو را توصیف نمود و چگونه می توان با این زبان های الکن و قلم های ناقص آن همه شور و اشتیاق را وصف نمود . راستی چه خوب هدایت یافتند و چه زیبا معنای هستی و شهادت را در یافتند .در یافتند که باید مسئول بود .و زیبا ترین ،کوتاه ترین ،حکیمانه ترین و ایثار گرانه ترین راه شهادت را یافتند .شهیدان چه زیبا در سلک سالکان راه حق ره معشوق را در نوردیدند . آری آنان از هر گونه وابستگی دنیایی و هر آنچه که آنان را ازخدا دور می سازد بریدند .

امیدناامیدان

[ویرایش]

چند خط شعر ساده در رابطه با مناجات با خدا بر قلم ناقصم می آورم :
به نامت ای امید نا امیدان
شفای درد جمله دردمندان
به نامت ای غنای هر فقیری
نجات هر فقیرو هر اسیری
الهی تو ماوا و پناه بی کسانی
تو یار و یاور مستضعفانی
اگر یارب مرا از دربرانی
شود تاریک بر من زندگانی
به هر شکلی مرا کردی حمایت
نگاهت بود بر من از عنایت


الهی...

[ویرایش]

ما خسته دل و گناه کاریم
امید به غیر از تو نداریم
الهی زباطل پاک گردان این درون را
یکی گردان درون را و برون را
الهی تو معشوق تمام عاشقانی
تو یارو تکیه گاه صادقانی
الهی به طاعت بهترین فرمان برم کن
لباس عفو و بخشش در برم کن

وصیت به پاسداران

[ویرایش]

اکنون در لحظات آخر چند جمله به برادران سپاه و خانواده ام و همچنین با برادران و کسانی که با آنها سر و کار داشته ام .برادران سپاهی به قول امام کاری نکنید که مقام پاسداری لکه دار شود. اگر سپاه بازوی راست انقلاب و امام امت است تقوا و ایمان است که ما را به را ه می آورد و این را همیشه به یاد داشته باشید که از نفس هایتان حساب بکشید قبل از آنکه حساب کشیده شود . از تمامی برادرانی که با آنها در سپاه و جبهه سر و کار داشته ام امیدوارم که مرا ببخشند و حلال کنند . از کلیه برادران و نهادهای انقلابی که در امر جبهه همیاری نموده اند تشکر می کنم و امید وارم به بزرگیشان این بنده حقیر را ببخشید . پدر و مادر و برادرانم، من خودم با اختیار و اراده این راه را بر گزیده ام و افتخار می کنم که پاسدار اسلام باشم .از شما می خواهم که صبر و استقامت را پیشه کنید مخصوصا شما مادرم مرا ببخشید که اسلام امروز به من نیاز دارد . گاهی اوقات در رفتن به جبهه با شما تندی کردم امید وارم که مثل حضرت فاطمه(س) و حضرت زینب(س) مقاوم باشید و در شهادتم هراسی به خود راه ندهید ،مقداری نماز و روزه قضا دارم اگر توانستید به جا آورید . خداوند به اسلام پیروزی نصرت عطابفرماید و خداوند تبارک وتعالی صدام که عامل همه آدمکشی هاست را به همراه اربا بانش نابود بگرداند وطول عمر به امام و کلیه خدمتگذاران اسلام عنایت بفرماید و توفیق شهادت را نصیب بنده حقیر بنماید . والسلام جاسم امامی تاریخ ۲۳/۱۲/۱۳۶۳


پانویس

[ویرایش]
 
۱. توبه(۹)آیه۱۱۱    
۲. پایگاه اطلاع رسانی حوزه    
۳. تغابن(۶۴)آیه۴    
۴. پایگاه اطلاع رسانی حوزه    







جعبه ابزار