احمد فیروزبخت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اسلام عزیز میرود تا مرزها را درهم نوردد و فریاد آزادی را در اقصی نقاط عالم طنین اندازد.
من رفتم تا با رفتنم شاهد و گواهی بر نسلهای آینده شوم.
[ویرایش]
نام: احمد
نام خانوادگی: فیروزبخت
نام پدر: حسین
نام مادر: بتول
تاریخ تولد: نهم مرداد ۱۳۳۴
محل تولد: شهرستان سمنان
تحصیلات: دیپلم
ارگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: بیست و هشتم آبان ۱۳۶۲
محل شهادت: جبهه پنجوین
نحوه شهادت: -
مزار: گلزار شهدای امامزاده اشرف زادگاهش
[ویرایش]
به خود آیید و پیوسته تلاش کنید و از جهت معنوی و روحی و نظامی قوی شوید که سالها مبارزه در پیش است.
به مسئله جنگ و انقلاب و رهبری بیتفاوت نباشید.
انقلاب را ساده نگیرید.
امام را تنها نگذارید.
برای نبردی بزرگ با استکبار جهانی آماده شوید.
بهشت در سختیها و مجاهدتها و تلاشهاست.
حفظ و تداوم انقلاب را یک مسئله جانبی و حاشیهای ندانید.
به شهادت بهعنوان عالیترین سیر تکاملی انسان ایمان داشته باشید.
فرزندان امانتهای الهی هستند که عاقبت باید درراه خدا فدا شوند.
اسلام عزیز میرود تا مرزها را درهم نوردد و فریاد آزادی را در اقصی نقاط عالم طنین اندازد.
من رفتم تا با رفتنم شاهد و گواهی بر نسلهای آینده شوم.
[ویرایش]
بسمالله الرحمن الرحیم
إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ
با استعانت از خداوند متعال و سلام به پیشگاه حضرت مهدی (عج) و نایب برحقش خمینی کبیر و درود و سلام بر شهیدان همیشه شاهد و امت همیشه درصحنه ایران.
اندکی بر خودنگر تو کیستی از کجایی، در کجایی، چیستی
ای عزیزان، فلسفه آفرینش انسان را از پیکرهای خونین شجاعان کربلا سؤال کنید، آنانی که باعرضه پیکرها بر شمشیرها در دشت تفتیده نینوا تفسیر هستی را به بهترین شکل به نمایش گذاشتند. حسین (علیهالسلام) با جمع کوچک یاران در کربلا پیام خونین خود را که رسالت هر انسان الهی است، به دست تاریخ سپرد تا بهتمامی آیندگان برساند. هماکنون ما نیز در راستای همان تعهد الهی به پا خاستهایم تا حسین زمان را در کربلای ایران یاری کنیم.
برادران و خواهران عزیز، گرچه من لیاقت ندارم که به شما سفارش نمایم، اما در این آخرین روزها و لحظههای عمر به من اجازه دهید با شما سخنگویم.
ای جوانان عزیز، بهشت در سختیها و مجاهدتها و تلاشهاست و از راحتطلبی و آسایش دنیوی، بهشت حاصل نمیگردد. پس به خود آیید و پیوسته تلاش کنید و از جهت معنوی و روحی و نظامی قوی شوید که سالها مبارزه در پیش است. بر خود سختگیرید و خواب و استراحت را کم کنید و برای جهاد آمادهباشید.
عزیزانم، به مسئله جنگ و انقلاب و رهبری بیتفاوت نباشید و انقلاب را ساده نگیرید به یاد داشته باشید که برای تحقق آنچه جوانانی به خاک و خون کشیده شدند. حفظ و تداوم انقلاب را یک مسئله جانبی و حاشیهای ندانید. کمک و یاری و ادامه انقلاب باید در متن زندگی شما قرار گیرد؛ و بهعنوان بزرگترین وظیفه شما پیوسته در فکر و مغزتان مطرح باشد و درراه آن تلاش و کوشش نمایید.
به فرمایش امام عزیزمان تکلیف ماها را سیدالشهدا معلوم کرده است۱، لذا از جوانان عزیز میخواهم که به مسئله جنگ بهعنوان یک واقعیت برای اعتلای اسلام عزیز توجه نمایند و این را در نظر داشته باشند که خواهناخواه روزی در جبههای گستردهتر با استکبار جهانی روبرو میشویم، لذا روحیه شهادتطلبی را با اتکال به خداوند متعال و چنگ زدن به ریسمان الهی هرروز در خود قویتر نمایید و به شهادت بهعنوان عالیترین سیر تکاملی انسان ایمان داشته باشید و بدانید که انسان الهی برای تحقق اسلام عزیز و ایجاد حکومت واحد جهانی درنبرد با شیاطینی یا به شهادت میرسد یا در انتظار شهادت است.
عزیزان، امام را تنها نگذارید. در هرکجا که هستید مواظب منافقین کوردل و دشمنان اسلام باشید و دقیقاً حرکت آنها را زیر نظر داشته باشید.
پدر و مادر و همسر و برادران و خواهران عزیز، در شهادتم صبور باشید و مقاوم و دعا کنید که این هدیه از شما قبول گردد. خداوند به شما صبر دهد و در ادامه راهتان سست نگردید.
فرزندان امانتهای الهی هستند که عاقبت باید درراه خدا فدا شوند. افتخار کنید که برای حفظ اسلام و قرآن ما شهید شدیم.
پس از شهادتم از یگانه فرزندم خوب نگهداری و تربیت نمایید. برای او از حماسه یاران و عظمت شهیدان بگویید. پیام خونم را به او برسانید که آرزویم این بوده است که بهعنوان یک چهره متخصص مؤمن و متعهد به هموطنانم خدمت کند و به هر مقامی که رسید پاسدار باشد. پاسدار شرف و آزادی، پاسدار انقلاب، به هر مقامی که رسید آرزو دارم لباس سپاه تنش باشد و انسانی شود که هرگز به راحتطلبی و آسایش روزها را نگذراند.
گرچه آرزویم این بود که به کربلای حسینی بروم و در کنار قبر مولایم با او از دردها و رنجها و مظلومیت امت سخن بگویم. اگر این آرزو در حیاتم میسر نشد؛ اما شاید خداوند این شهادت را بر من گناهکار بپذیرد و امام حسین (علیهالسلام) را ملاقات کنم و از هجر یاران و از اشک یتیمان و دوری عزیزان و درد مادران و پدران داغدیده با وی سخنگویم.
خداوندا، بر حال زارم ترحمی کن و مرا با جمع شهیدان همیشه زندهمان، با شهدای دشت گلگون کربلا محشور گردان. پروردگارا، ببخش گناهانم را و عصیانم را و مرا که لیاقت آن را ندارم در زمره شهدا قرار ده تا در قیامت با جمع شهیدان به پا خیزم و در برابر رسول خاتم (صلی الله علیه و آله) سرافراز بایستم و سرافکنده نباشم.
پروردگارا، به امت ما توان و نیرویی بخش تا پیوسته در ادامه راه امام بزرگوار خمینی کبیر و روحانیت عزیز در خط امام موفق و پیروز باشند. پروردگارا، به بازماندگانم صبر و اجر عطا کن.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج)، خمینی را نگهدار.
احمد فیروزبخت
۲۲ / ۶ / ۱۳۶۲
[ویرایش]
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خدای شهیدان
وَقَاتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یقَاتِلُونَكُمْ
درراه خدا باکسانی که به جنگ شما کمربستهاند به مبارزه برخیزید.
اینجا صحنه پیکار حق و باطل است. اینجا مکان خود رها کردن برای یافتن معبود است. اینجا صحنه جهاد است و دعوت برای نیل انسان به بزرگترین و متعالیترین نقطه اوج یعنی شهادت.
اسلام عزیز میرود تا مرزها را درهم نوردد و فریاد آزادی را در اقصی نقاط عالم طنین اندازد. درراه اوج یافتن این پیام نیاز دارد که جوانان این رسالت عظیم و سنگین را بر دوش کشند و با نثار خون خویش فریاد مظلومیت انسان خاکی قرن بیستم را در جهان به گوش بیداردلان برسانند. بهراستی در اسلام چه چیز فراموش است. آنگاهکه انسان نمیتواند بکشد و پیروز شود. خود کشته میشود و با کشتن خویش آتشبهجان دشمن میاندازد. همچون صحرای عاشورا که امام حسین (علیهالسلام) مردانه جنگید و آنگاهکه یارای جنگ نبود، مردانه در زیر تیغ کفار قرار گرفت و دشمن کورچشم با هر ضربه که بر پیکر پاک امام فرود میآورد آتش به سنگرهای خود میانداخت.
من نیز که آگاهانه این راه را انتخاب نمودهام، به امید پیشرفت اسلام و اعتلای کلمه حق بوده است و در این راه از خدا کمک میطلبم. پدر و مادر عزیز و آنان که پس از من وصیت را میخوانند: اگر بهسلامت و با پیروزی برگشتم، انشاءالله سعادت نصیب ما و اسلام عزیز شود و اگر در این راه کشته شدم، سعادت اخروی را به چنگ آوردهام، البته اگر موردقبول خدا قرار گیرد. پدر و مادر عزیز، اگر بگویم در مرگم گریه نکنید، سخنی بیهوده گفتهام. چون میدانم که شما در مرگ من آرام نخواهید نشست، اما این را هم میگویم که صبر شما در این راه موجب خشنودی خداوند و آرامش روحم خواهد بود. اگر به جبهه جنگ با کفار نمیآمدم، شاید چند صباحی بیشتر زنده بودم، اما زندگی اینچنانی چه سود، آنگاهکه اسلام عزیز و میهن اسلامی ما مورد هجوم دشمن قرار گیرد و امام عزیز خمینی بزرگ مورد اهانت کفار واقع شود.
من رفتم تا با رفتنم شاهد و گواهی بر نسلهای آینده شوم. پدر و مادر عزیز، به خدا سوگند مرگم در این راه مقدس برای من و شما سعادت به ارمغان خواهد آورد و خداوند بزرگ در روز میعاد به شما که چنین فرزندانی را به اسلام و امت مسلمان و خمینی کبیر هدیه کردهاید، جزای خیر خواهد داد. اگر بر من اشک میریزید، آرامش خود را از دست ندهید و بر هیچکس منت نگذارید و کشته شدن مرا به رخ دیگران مکشید که این عمل روح مرا میآزارد. به خدا تکیه کنید و پیوسته او را بخوانید.
از همگی دوستانم، مخصوصاً گروهی که با آنها بیشتر بودهام، کمال رضایت را دارم، چون واقعاً در این مدتی که با آنها بودهام چیزها آموختم و در همه کارها یار همدیگر بودند.
درود و سلام بر همه دوستانم، با استعانت از درگاه خدا کارتان را ادامه دهید و راه شهیدان را بپویید و از اسلام و امام خمینی دست نکشید و به کنج آرامش و سکون و راحتی نخزید که سست میشوید. برای نبردی بزرگ با استکبار جهانی آماده شوید. نسل امروز ما باید راحتی و سعادت کاذب و دروغین را که همانا زندگی پست مادی و حیوانی است، رها سازد و برای آزادی و سوق دادن انسان به مرکز آفرینش خواب و خوراک را بر خویش حرام نماید. در خود بیندیشید تا خدا را بیابید و به طبیعت جاندار و زیبا که هر وجبش حکایت از وجود قدرتی عظیم در نظم دادن آن هست بنگرید و از تاریخ پندها گیرید. چون چراغی برای جوانان هادی و راهنما باشید.
و پیامی به شما برادران و خواهران عزیزم: به پدر و مادر عزیز بیشتر نیکی کنید و از فقدانی که به خاطر مرگم نصیب آنها میشود آنان را دلداری و تسلی دهید و در خاتمه باز به پدر و مادر عزیزم میگویم بینهایت از شما راضی هستم. شما برای من زحمتها کشیدید و در عوض من هیچ کاری برای شما نکردم. خداوند به شما جزای نیک بدهد و صبر و بردباری نصیب شما گردد. خداحافظ و نگهدار شما باشد. به امید پیروزی اسلام و تمامی مستضعفین جهان.
نابود، نابود، استکبار جهانی درود بر خمینی، سلام بر شهیدان.
خدا نگهدار
احمد فیروزبخت
۱۲ / ۹ / ۱۳۵۸
[ویرایش]
بسمالله الرحمن الرحیم
وصیت به فرزندم مهدی
فرزندم، بهترین وصیت برای تو آنگاهکه بزرگ شدی و به اجتماع وارد شدی وصیتهای پیامبر به اباذر است:
در دنیا چون غریبان یا رهگذران باش و خود را همواره از خفتگان در گور بدان. بپرهیز که مرگ به هنگام غفلت گریبانت را نگیرد.
خوشا به حال زاهدان در دنیا و راغبان به آخرت، آنان که زمین را نشیمن و خاک را بستر و آب را نوشابه خود ساختند و کتاب خدا را شعار و دعا را دستار خود قراردادند و دنیا را از خود قیچی کردند و خود را از دنیا جدا ساختند. مهدی عزیز، هیچگاه تنت را به لذتهای ظاهری و آسایش دنیوی خوی مکن و خود را برای تحمل رنجها و مصیبتها آمادهساز و دلقوی دار و از خدا بترس تا بهشت را بیابی. فرزندم، امید فراوان دارم که در آینده در رشتههای علمی پیشرفت نمایی و بهعنوان یک پزشک و یا متخصص در رشتههای دیگر به مسلمین محروم خدمت نمایی و در همه حال و در هر مقام متعهد و با اخلاص باشی و درهرحال خود یک پاسدار باشی و لباس سپاه بپوشی. امیدم، چه بسیار عزیز آنکه برای اعتلای اسلام عزیز به خون خفتند. هیهات اگر بر این خونها پا گذاری. پیوسته راه شهیدان را ادامه بده تا روانم شاد گردد. همیشه مقلد و پیرو ولایتفقیه باش و درراه آن بکوش. با مادرت و دیگران مهربان باش؛ و هرگز قلبش را نرنجان. برای تو در دنیا و آخرت سعادت آرزومندم. در خاتمه، بازهم از تو میخواهم که هرگز عمرت را به بیهودگی نگذران و به فرمایش علی (علیهالسلام) بدانکه تو برای آخرت آفریدهشدهای نه برای دنیا.
والسلام پدرت- احمد فیروزبخت ۲۲ / ۶ / ۱۳۶۲
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ - صحیفه امام، ج ۱۷، ص ۵۴
[ویرایش]
[ویرایش]
وصیتنامه کامل شهدای استان سمنان، دفتر دهم، نشر شاهد، تهران، ۱۳۹۲، ص ۱۹-۱۲۹