عملیات فتحالمبین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در سندي كه در اين عمليات از دشمن بهدستآمده درباره شيوه رزم نيروهاي خودي به نكات مهمي اشارهشده است. در قسمتي از اين سند، كه به لشكر ۵ مكانيزه مربوط است و امضاي سرتيپ ماهر عبدالرشيد در زير آن هست. آمده است:
روش جنگ دشمن (ايران) در آخرين نبردش در منطقه استحفاظي سپاه ۴ (شوش و دزفول) ويژگيهاي زير را داشت:
۱-نيروهاي پياده دشمن (ايراني)، چه ازنظر اعتماد و چه ازنظر كثرت نيروها ركن اساسي عمليات بودند و دشمن پس از اطمينان از پيروزي محدود، نيروي زرهي خود را وارد عمل كرد.
۲-دشمن با نيروي اصلي خود به دو جناح نيروهاي ما هجوم آورد و جبهه را با نيروي كمتري تأمین كرد.
[ویرایش]
در آستانه عمليات فتحالمبين، روند تحولات سياسي كشور رو به بهبود نهاد و کاملاً با اوضاع
عملیات ثامنالائمه(ع) تفاوت داشت؛ منافقين در اثر ضربات پیدرپی، بدنه و بخشي از كادر مركزي خود را ازدستداده و ساير گروههاي ضدانقلاب نيز كه تلاش همه جانبهاي را براي در دست گرفتن قدرت آغاز كرده بودند، عملاً از پاي درآمدند. روند تحولات نظامي نيز با توجه به وضعيت رو به اضمحلال دشمن پس از عمليات طريقالقدس و شكست در تنگه چزابه، به سود ايران تغيير كرده بود. بعثی ها با نگراني از روند موجود، پيشنهاد مخفيانهاي براي پايان جنگ ارائه كردند.
تقاضاي برقراري صلح (!) كه رژيم بعث از مدتها قبل براي نجات خود ابراز كرده بود، با شروع عمليات فتحالمبين و بروز آثار پيروزي رزمندگان، مجدداً مطرح شد، متعاقب آن، براي نجات
صدام حسین و توقف جنگ، تلاشهاي وسيعي از سوي كميته منتخب اجلاس كشورهاي غیرمتعهد، كميته حسن نيت اجلاس اسلامي، كميته اجلاس اسلامي جهان اسلام و نيز تني چند از شخصيتهاي سياسي – مذهبي جهان اسلام صورت گرفت.
[ویرایش]
طراحي عمليات فتحالمبين ازجمله ابتكارات و نوآوريهاي رزمندگان در اين مقطع محسوب ميشود. در طراحي اين عمليات، عوامل متعددي دخالت داشتند. چگونگي آرايش و گسترش دشمن در منطقه عمدهترين شاخص تعیینکننده بود. ارتش صدام به هنگام ورود به خاك ايران به دليل دست نيافتن به اهداف از پيش تعیینشده، بهاجبار خطوط پدافندي نامناسبي داشت،طوري كه خطوط یادشده ضمن جناح دادن به نيروهاي اسلام عقبه یگانها را نيز در دسترس رزمندگان قرار ميداد. بر اين اساس طراحان عمليات ضمن بهرهگيري از نقاط ضعف دشمن، عمده فلشهاي اصلي عمليات را بر جناحهاي خطوط دشمن ترسيم كردند و دستيابي به عقبه آنان را بهعنوان هدف برگزيدند. توجه به اين امر موجب شد تا در نخستين مراحل عمليات به دليل سقوط تعدادي از عقبه یگانها، جبهه دشمن متزلزل شود و درنتیجه، رزمندگان اسلام با سرعت بيشتر به اهداف خود دست يابند.
اجراي پیدرپی مراحل عمليات از ديگر ويژگيهاي اين عمليات بود؛ هرگونه تأخیر در اجراي مرحله دوم ميتوانست علاوه بر از دست دادن نتايج و دستاوردهاي مرحله اول، عمليات را ناكام بگذارد، اما اجراي مرحله دوم عمليات و تصرف تنگه رقابيه، منجر به تزلزل و فروپاشي نيروهاي دشمن و درنتیجه، فرار آنها به علت ترس از اسارت و انهدام شد.
[ویرایش]
واحدهاي مهندسي جهاد سازندگی، ارتش و سپاه بهطور ادغامي وارد عمل شدند و جهاد سازندگي در اين راستا از کار آیی بالايي برخوردار بود. فعالیتهای مهندسي در امر راهسازي، احداث خاکریز و مواضع پيش از عمليات آغاز شد و نقش بسزايي در پيشبرد اهداف رزمندگان ايفا كرد.
براي نمونه، كار سخت و دشوار واحدهاي مهندسي در محور میش داغ كه بهرغم كمبودهاي زياد، با تلاش شبانهروزي به مدت يك ماه صورت گرفت، به شكافته شدن تنگه ذليجان و احداث جاده براي عبور رزمندگان در اين منطقه منجر شد.
[ویرایش]
سپاه پاسداران كه مسؤولیت فرماندهي و هدايت بسيج را نيز بر عهده داشت، بهمرورزمان و متناسب با نيازهاي جبهه، سازمان خود را ازنظر كمي و كيفي گسترش داد. سيستم اداره جنگ مردمي در
عملیات ثامنالائمه(ع) و
عملیات طریقالقدس بهصورت ابتدايي شكل گرفت و در عمليات فتحالمبين، با تغييرات عمدهاي گسترش يافت. در اين عمليات سپاه بهطور چشمگيري سازمان خود را گسترش داد بهگونهای كه ۱۲ تيپ را آماده و به ميدان وارد كرد درحالیکه در عمليات طريقالقدس تنها چهار تيپ وارد عمل شده بودند. همچنين در اين عمليات سپاه، براي نخستين بار، فرماندهي مشترك از بالاترين رده فرماندهي تا پايينترين واحدهاي رزمي به كار گرفته شد. ادغام نيروها از رزمندگان تا رده فرماندهان و تشكيل قرارگاههاي مشترك در وضع مطلوبي به اجرا درآمد. كامل كردن نقاط قوت و ضعف نيروها از سوي يكديگر نكته مهم در اين ادغام بود.
[ویرایش]
همچنين، در اين عمليات، مردم بهطور بيسابقه و گستردهاي حضور يافتند و معنويت عميقي بر جبههها حاكم بود. حضور غیرقابلانتظار نيروهاي بسيجي را بايد يكي از دلايل گسترش كيفي و كمي نيروهاي رزم سپاه در اين عمليات دانست.
[ویرایش]
در اين عمليات، براي نخستين بار در جريان جنگ تحميلي، بيمارستان صحرايي مجهز به اتاق عمل در اين عمليات به كار گرفته شد و بدين ترتيب با اقدامات و پيگيريهاي اوليه در اين بیمارستانها مجروحان زيادي از خطر مرگ نجات يافتند.
[ویرایش]
نيروهاي دشمن پس از يك سال و اندي استقرار در مواضع دفاعي، در برابر تحقق استراتژي بزرگ نظامي جمهوري اسلامي كه در مناطق مختلف به مرحله اجرا گذارده ميشد، سازمان و كنترل فرماندهي خود را از دست دادند، درنتیجه، عليرغم داشتن نيرو، تجهيزات و امكانات مناسب در مناطق مختلف عملياتي، به علت استيصال روحي قادر به بهرهگيري از استعداد موجود خود نبودند. در اين ميان، ضعف روحي و درماندگي نيروهاي دشمن بهگونهای افزایشیافته بود كه آنها حتي در مواقع پاتك، بلافاصله پس از مواجهه با عكسالعمل رزمندگان اسلام، به فرار و عقبنشيني و يا تسليم مبادرت ميكردند.
از مشكلات ديگر دشمن در اين مرحله از جنگ، نداشتن نيروي احتياط بود. دشمن به خاطر انتخاب اهداف وسيع و نيز تعيين مأموریت براي كليه يگانهاي خود، پس از ناكامي و شكست، ميبايست تمامي توان و استعداد خود را در مواضع پدافندي بهصورت ناكافي گسترش دهد. اين امر، موجب گرديد كه دشمن، فاقد نيروي احتياط کارآمد بوده و در مواقع ضروري عكسالعمل مناسبي را در برابر حملات رزمندگان اسلام از خود بروز ندهد.
سازمان رزم دشمن، متعاقب سلسله عمليات رزمندگان اسلام، از هم گسيخت، تا آنجا كه در عمليات ثامنالائمه، لشكر ۳ زرهي و يگانهاي تحت امر آن، كه پس از اشغال خرمشهر و محاصره آبادان، در منطقه استقرار داشتند، در معرض تهاجم و انهدام قرار گرفتند. در عمليات طريقالقدس، باقیمانده لشكر ۹ زرهي از بين رفت و همچنين، تيپ ۲۶ زرهي و چندین يگان ديگر، منهدم شدند. در عمليات فتحالمبين، علاوه بر لشكرهاي ۱۰ زرهي و ۱ مكانيزه، نيروهاي موجود در منطقه، به همراه ساير نيروهايي كه دشمن از ساير مناطق جمع كرده و به منطقه اعزام نموده بود، منهدم شدند. درمجموع، تا قبل از
عملیات الی بیت المقدس ، انهدام وسيعي از نيروها و تجهيزات دشمن صورت گرفت و تعداد بسياري از نيروهايش اسير شدند و امكانات زيادي به غنيمت گرفته شد.
[ویرایش]
در سندي كه در اين عمليات از دشمن بهدستآمده درباره شيوه رزم نيروهاي خودي به نكات مهمي اشارهشده است. در قسمتي از اين سند، كه به لشكر ۵ مكانيزه مربوط است و امضاي سرتيپ
ماهر عبدالرشید در زير آن هست. آمده است:
روش جنگ دشمن (ايران) در آخرين نبردش در منطقه استحفاظي سپاه ۴ (شوش و دزفول) ويژگيهاي زير را داشت:
۱-نيروهاي پياده دشمن (ايراني)، چه ازنظر اعتماد و چه ازنظر كثرت نيروها ركن اساسي عمليات بودند و دشمن پس از اطمينان از پيروزي محدود، نيروي زرهي خود را وارد عمل كرد.
۲-دشمن با نيروي اصلي خود به دو جناح نيروهاي ما هجوم آورد و جبهه را با نيروي كمتري تأمین كرد.
۳-دشمن در حملات خود، به هجوم شبانه و نخستين ساعتهاي شب تكيه داشت.
۴-هدف دشمن در عمليات هجومي، رسيدن به قرارگاه یگانها و ستادها و مواضع توپخانه بود تا بدين ترتيب، تشكيلات فرماندهي و مراكز پشتيباني آتش را فلج كند.
۵-دشمن همچون گذشته با اجراي آتش تهيه، به حمله اقدام نميكند، بلكه از آتش سنگين توپخانه و مؤثر خود در عمليات استفاده ميكند.
۶-نيروهاي هوايي و هوانيروز دشمن هنوز موفق نشدهاند به برتري هوايي نسبت به نيروهاي خودي دست يابند، اما در اين عمليات، فعاليت بيشتري از خود نشان دادهاند.
[ویرایش]
اول فروردینماه ۱۳۶۱ درحالیکه رزمندگان اسلام براي حمله آمادهاند و بيصبرانه منتظر شنيدن رمز عملیات هستند، اما از اعلام شروع حمله خبري نميشود. سلحشوران اسلام همچنان منتظر ميمانند تا قرارگاه فرماندهي آغاز حمله را اعلام كند.
روز دوّم فروردینماه، مقر فرماندهي سپاه و ارتش آماده صدور دستور عملیات ميشود. استخاره برادر
محسن رضایی، به قرآن كريم آيه ۱۷ سوره مباركه فتح را در مقابل ديدگان فرماندهان جنگ ميگذارد و بدين ترتيب عملیات، فتحالمبين نامگذاری ميشود.
زماني كه عقربه ساعت روي ۳۰ دقيقه بامداد قرار ميگيرد، پيام رمز شروع عملیات توسط فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی(سردار محسن رضایی) و فرمانده وقت نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ایران سپهبد شهید
علی صیادشیرازی صادر ميشود.
[ویرایش]
بسماللهالرّحمنالرّحيم: بسمالله القاصم الجبارين. يا زهرا (س)، يا زهرا (س)، يا زهرا (س).
سرانجام با اين پيام مبارك، عملیات فتحالمبين در تاريخ ۲/۱/۶۱ در ساعت ۳۰ دقيقه بامداد در غرب دزفول و شوش (بدون آتش تهيه) آغاز ميشود. اهداف اين عملیات انهدام دشمن، آزادسازي ارتفاعات و مناطق جنوب كشور هست.
رزمندگان سپاه، بسيج و ارتش جمهوري اسلامي ايران با شنيدن رمز عملیات، از کمینگاههای خود خارجشده و راه رسيدن به دشمن را در پيش ميگيرند. براي اين مهم چهار محور فجر، قدس، نصر و فتح در نظر گرفته ميشود. در همان ابتداي عملیات، دو گردان از سپاه و دو گردان از ارتش بدون درگيري با دشمن، از خطوط مقدم نيروهاي دشمن گذشته و اقدام به دور زدن توپخانه آنها ميكنند.
رزمندگان اسلام چنان هوشيارانه و بااحتیاط كامل از روي سنگرهاي دشمن عبور ميكنند كه حتي دشمن متوجه آنها نميشود. بدين ترتيب رزمندگان خود را به نزديك توپخانه دشمن ميرسانند. دشمن مشكوك ميشود و در محور شمالي شروع به گلولهباران و شليك منور ميكند.
۵/۱ ساعت پس از آغاز حمله، فرماندهان توپخانه دشمن خبر ميدهند كه موردحمله قرارگرفتهاند و توپخانه آنان در حال سقوط است، ولي از فرماندهي جواب داده ميشود هيچ علامتي كه نشان از عملیات باشد، مشاهده نميشود. بار ديگر مسئول توپخانه با التماس از فرماندهان رد بالا ميخواهد كه نيروي كمكي به محل اعزام دارند، ولي مجدداً مسئولين ردهبالا اين ادعا را به تمسخر گرفته و آن را ناشي از مصرف بیشازحد مشروبات الكلي ميدانند.
در خاتمه به توپخانه گفته ميشود در جلوي شما چند گردان زرهي مستقرند و آنها هيچ گزارشي مبني بر حمله ايرانيها ندادهاند، شما چطور ادعا ميكنيد كه موردحمله واقعشدهاید؟
در ساعت يك و پنجاه دقيقه، اولين خاکریزهای دشمن سقوط ميكند. همچنين خمپارهاندازهاي دشمن واقع در ارتفاعات كوتكابون محاصرهشده و به تصرف درمیآید. در ساعت ۰۹/۲ دقيقه بهتمامی يگانها درحالیکه آتش تهيه وجود ندارد و دشمن نيز همچنان در بيخبري است، دستور سرعت عمل داده ميشود. ده دقيقه بعد از دستور قرارگاه فرماندهي ايران، دشمن متوجه حمله سرتاسري ايران شده و بهتمامی نيروهاي خود دستور آمادهباش ميدهد.
در جبهه شمالي (قدس) با هجوم برقآساي رزمندگان اسلام، مواضع دشمن سقوط ميكند و تانكهاي آنها از مهلكه ميگريزند و فرصت مناسبي پيش ميآيد تا تحكيم موضع موقتي انجام گيرد.
در جبهه جنوبي (فتح) نيز با حمله سريع نيروها، ارتباط يگانهاي دشمن در منطقه قطع ميشود و آنها با سردرگمي به هر سو پراكنده ميشوند تا از آتش رزمندگان اسلام در امان بمانند.
در جبهه مياني (فجر) رزمندگان اسلام (سهراه) شليبيه را محاصره ميكنند و پس از نبردي سنگين، مواضع دشمن سقوط كرده و فرصت نفوذ به عمق مواضع دشمن فراهم ميآيد.
در جبهه شمال شرقي منطقه عملیاتی نصر؛ عملیات با موفقيت صورت ميگيرد و فرماندهان بعثي بدون مقاومت جدي از مهلكه فرار ميكنند.
بدين ترتيب نيروهاي بعثی از هر سو مورد هجوم قرار ميگيرند و مواضع آنها يكي پس از ديگري سقوط ميكند. دشمن براي چندمين بار با توپخانههاي خود تماس ميگيرند تقاضاي اجراي آتش ميكنند، اما از آتش توپخانه خبري نميشود.
صداي تكبير رزمندگان اسلام چنان رعبي در دل بعثی ها ميافكند كه گروهگروه تسليم ميشوند.
آرپیجی زنها و شكارچيان تانك با اقدامات متهورانه خود، حماسهاي فراموشنشدنی خلق ميكنند. آرپیجی زنها خود را در مقابل گلوله مستقيم تانك قرار ميدهند و شكار آنها، منطقه را به آتش ميكشند. شليك بيامان شكارچيان تانك چنان است كه امان از دشمن گرفته ميشود.
تيپ يك لشكر ۱۰ زرهي دشمن كه عامل اصلي جنايت هويزه بود و با انجام پاتكهاي متعدد، تعداد زيادي از رزمندگان شجاع اسلام را به شهادت رسانده بود، هدف سنگينترين حملات بيامان رزمندگان قرار ميگيرد. اين حمله چنان است كه مقر تيپ مزبور به جهنمي از آتش مبدل ميشود.
به دستور صدام باقيمانده اين تيپ راه گريز را در پيش ميگيرند و تعداد زيادي هم به اسارت درميآيند.
نزديكي صبح، با روشن شدن هوا بعثی ها چشم اميد به حمايت نيروي هوايي ميدوزند. رزمندگان اسلام دستبردار نبوده و همچنان به دشمن ضربات سنگيني وارد ميكنند و درحالیکه جنگندههاي صدام با بمباران وسيع تلاش ميكنند ظفرمندان اسلام را وادار به عقبنشيني كنند، نيروهاي عملکننده در محور شمالي و جبهه قدس، در ساعت ۵/۸ بامداد پادگان عين خوش و مناطق اطراف را كاملاً به تصرف خود درميآورند و پسازآن، دستور تحكيم و تثبيت مواضع صادر ميشود.
محور شمالي منطقه عين خوش و امامزاده عباس و جاده تداركاتي دهلران (كه در دست دشمن بود) سقوط ميكند.
در جبهه شمال شرقي تپههاي علي گره زرد و شاوريه و توپخانه سنگين دشمن و سهراهی و ارتفاعات نادري به تصرف درميآيد.
در جبهه مياني (جنوب شرق) نيز خطوط و خاکریزهای دشمن تسخير ميشود و توان رزمي دشمن تا سي درصد منهدم شده و اهداف ديگري هم محاصره ميشوند.
در جبهه جنوب نيز خطوط مقدم دشمن تسخير و پس از واردکردن ضرباتی به ماشين جنگي دشمن، تا دامنه ارتفاعات رقابيه فتح ميشود.
در اين مرحله مجموعاً ۶۵۰ کیلومترمربع از خاك میهن اسلامي آزاد و بيش از ۶۰۰۰ نفر اسير و ۱۰۰۰۰ نفر كشته و زخمي ميشوند و چندين تيپ و گردان زرهي و مکانیزه دشمن نيز منهدم ميشود و توپخانه آنها سالم به غنيمت رزمندگان اسلام درميآيد.
[ویرایش]
پس از پيروزي خيرهكننده مرحله اول عملیات و قرار گرفتن نيروهاي اسلام در حالت تهاجمي، فرماندهان سپاه و ارتش تصميم ميگيرند مرحله دوم عملیات را با سرعت تمام آغاز كنند تا دشمن منهزم نتواند به بازسازي يگانهاي خود بپردازد.
با گرم شدن تنور عملیات و پيروزيهاي درخشان، نيروهاي داوطلب مردمي، گروهگروه براي شركت در عملیات به منطقه جنگي اعزام ميشوند. كثرت نيرو يكي از عوامل سرعت بخشيدن به مرحله دوم عملیات ميشود. مرحله دوم عملیات در كمتر از ۲۴ ساعت، شروع ميشود و رزمندگان بار ديگر به مواضع دشمن متجاوز يورش ميبرند. اين در حالي است كه راديو بغداد مثل هميشه عملیات ايران را شکستخورده اعلام كرده و پسازآن تهديد ميكند كه در صورت ادامه حمله از اسلحهی گوناگون و جديد خود بهره خواهد گرفت.
در تاريخ ۴/۱/۶۱ در ساعت يك بامداد و با رمز مبارك «يا زهرا (س)» نيروهاي اسلام هجومهاي ويرانگر خود را آغاز میکنند و دشمن كه توان مقابله را در خود نميبيند، تيپهاي جديد را از ديگر مناطق به محل درگيري اعزام ميكند.
رزمندگان اسلام از سه محور (تنگه رقابيه، ارتفاعات میش داغ و تنگه دليجان) بر دشمن هجوم ميبرند. در فاصله دو عملیات دشمن بخشي از نيروهاي زرهي خود را از منطقه جنوب بهطرف شمال اعزام ميكند و موفق ميشود امامزاده عباس و دشت عباس را تصرف كند.
رزمندگان اسلام حدود ۸ كيلومتر در خاك دشمن پيشروي ميكنند، ولي از دشمن اثري نميبينند. پس از مدتي اولين ميدان مين دشمن به عمق ۳۰۰ متر ديده ميشود و بلافاصله آتش تيربار و دوشکا به سمت رزمندگان شليك ميگردد. نبردي سخت درمیگیرد و سرانجام در نزديكي صبح دشمن باتحمل شكستي سخت، اقدام به عقبنشيني ميكند.
در جريان مرحله دوم درگيري، لشكر يك مکانیزه دشمن ضربات سختي را متحمل ميشود. با روشن شدن هوا، نيروي هوايي دشمن وارد عمل ميشود كه با پدافند قوي آتشباري ايران، تعدادي هواپيما ساقط ميشوند و بقيه با بمبارانهاي بيهدف، آسمان منطقه را ترك كرده و از معركه ميگريزند.
دشمن پس از عقبنشيني موقت، بار ديگر در منطقه و ارتفاعات حساس رقابيه اقدام به پاتك سنگين ميكند و با تمام قوا تلاش ميكند منطقه را در كنترل بگيرد، كه با مقاومت كمنظير قواي اسلام مواجه ميشود. در اين نبرد شديد تعدادي از تانكهاي دشمن مورد هدف قرارگرفته و در آتش ميسوزند و تعداد زيادي از فريبخوردگان ارتش صدام كشته ميشوند و تعدادي هم به اسارت رزمندگان اسلام درمیآیند.
بدين ترتيب بار ديگر دشت عباس و رقابيه از چنگ دشمن خارج ميشود. آرايش دشمن به هم ميخورد. نيروهاي بعثی بهصورت سرگردان در منطقه پراكنده ميشوند و بهناچار بهجای اول فراخوانده ميشوند. درنتیجه، توان رزمي آنان لحظهبهلحظه با تهاجم نيروهاي ايران از زمين و هوا، تحليل رفته و نيروها گروهگروه خود را تسليم ميكنند. در پايان مرحله دوم عملیات ۶۵ درصد اهداف از پيش تعیینشده حاصل ميشود.
[ویرایش]
دو روز پس از پايان مرحله دوم و با اعزامهاي گسترده نيروهاي داوطلب مردمي و هوشياري و برنامهريزي موفق فرماندهان سپاه و ارتش، سومين مرحله از عملیات فتحالمبين در تاريخ ۷/۱/۶۱ (در نیمهشب) آغاز ميشود.
دشمن در محور عملیاتی شوش به دليل تك گستردهاش، بهتر از ديگر محورها عمل ميكند، زيرا در مقابل شوش، رادار و سايت ۴ و ۵ كه نقش مهمي در رهگیری و كنترل منطقه ايفا ميكند، وجود دارد و ارتش دشمن با تمام توان سعي ميكند آن را نگه دارد. صدام ادعا ميكند كه اگر ايرانيها بتوانند سايت ۴ و ۵ را بگيرند، كليد بصره را به آنها خواهد داد.
براي آزادسازي اين اهداف استراتژيك، محور نصر كه در شمال شرق منطقه عملیاتی عمل ميكرد، مأموريت مييابد دشمن را دور زده و در پشت سر آنها اقدام به عملیات كند و محور مقابل دشمن (جبهه فجر) نيز مأمور ميشود كه با تمام قوا دشمن را از سمت مقابل مشغول كند.
اولين درگيري بين رزمندگان اسلام و محافظين سايت ۵ در ساعت ۲۰/۳ آغاز ميشود. رزمندگان دیگر محورها كه از تأخير بسيار زياد و درگيري نگران شده بودند، با رمز مبارك «يا زهرا (س)» حمله سهمگين خود را شروع ميكنند.
نيروهاي اسلام با استفاده از توپخانه دشمن كه تصرف كرده بودند و ساير آتشبارها، جهنمي از آتش براي دشمن فراهم ميكنند. در ساعت چهار بامداد، سايت ۵ و در ساعت شش رادار به تصرف درميآيد و پيشروي بهسوی سايت ۴ ادامه مييابد. با هجوم بيامان، سايت ۴ نيز در ساعت هفت صبح از چنگ متجاوزان بعثی آزاد ميشوند.
در اين لحظات، هر چهار محور فشار خود را افزايش ميدهند و نيروهاي وحشتزده بعثی در عملیات گاز انبري نيروهاي اسلام گرفتار ميآيند. با انهدام گسترده نيروهاي زرهي دشمن، دود سیاهرنگ حاصل از سوختن ادوات زرهي و مهمات دشمن، منطقه فتحالمبين را فرامیگیرد، بهطوریکه ديدهباني مشكل ميشود.
با حضور نيروهاي پياده ايران در پسمانده نيروهاي سرگردان دشمن، فرار و تسليم به اوج خود ميرسد. هوانيروز در اين نبرد بيامان با شكار تانكها و ديگر ادوات زرهي دشمن، كاري ميكند فراموشنشدني با آتش گرفتن تانكها و انبار مهمات، دشمنرو به هزيمت ميگذارد و در دشت وسيع منطقه پراكنده ميشود.
با الحاق كامل قواي ايران در نزديك مرز بينالمللي، راه هرگونه فرار بر نيروهاي بعثی بسته ميشود و بدين ترتيب نيروهاي آنان دستهدسته اسیرشده و غنائم به دست رزمندگان اسلام ميافتد.
تنگه رقابيه و عين خوش مملو از اجساد دشمن ميشود. در آخرين مرحله، پس از رسيدن به اين دو تنگه، اهداف عملیات بهطور صد درصد حاصل و فتح ميشود و مهمترین مواضع پدافندي، در اختيار ايران قرار ميگيرد.
در اين شرايط كه شكست نيروهاي صدام بسيار آشكار بود، راديو بغداد با شور و هيجان اعلام ميكند كه نيروهاي شجاع من همچنان در حال پيشروي بهسوی دزفول و شوش هستند و قواي ايران راه فرار را در پیشگرفتهاند.
با اين پيروزي سپاه اسلام، شادي زائدالوصفی مردم و رزمندگان اسلام را در برمیگیرد و مردم در تمام كشور با چراغاني و پخش نقل و شيريني، پيروزي فتحالمبين را همراه ايام نوروز جشن ميگيرند.
[ویرایش]
جاده دهلران، دشت عباس، عين خوش و مناطق دشت چنانه و زمينهاي سرخه. مناطق شمال غربي خوزستان به اسامي ابوصلبي خات، علي گره زرد، عين خوش، تينه، برتازه، رقابيه، ميش داغ، ارتفاعات ۳۵۰ شاوريه، بلما، تپه چشمه و جوقينه، ارتفاع ۲۰۲ و كمرسرخ.
خارج كردن شهرهاي دزفول، شوش، انديمشك، پايگاه چهارم هوايي، جاده سراسري انديمشك- اهواز و صدها روستا از زير آتش دشمن.
دستيابي به چاههاي نفت ابوغريب در ارتفاعات تينه.
تصرف و تأمين ۵ پاسگاه مرزي.
۱۸ فروند هواپيما.
۳ فروند بالگرد.
۳۶۱ دستگاه تانك و نفربر.
صدها دستگاه خودرو نظامي و مقدار قابلتوجهی از انواع سلام سبك و سنگین.
لشكر ۱۰ زرهي متشكل از تيپ ۴۲ زرهي، تيپ ۲۴ مكانيزه، تيپ ۱۷ زرهي و گردان ۶ از تيپ ۵، لشكر مكانيزه شامل تيپ ۱ مكانيزه، تيپ ۲۷ مكانيزه، گردانهاي تانك اندلس، قرطبه، اشبيله و گردان ۸ مكانيزه، تيپ ۳۴ و ۵۱ زرهي، تيپ ۴۲۲، ۹۶ و ۹۳ پياده، تيپ ۱۰ نيروهاي ويژه و تيپ ۴۲۱ پياده.
۱۵۰ دستگاه تانك.
۱۷۰ دستگاه نفربر.
۵۰۰ دستگاه خودرو.
۱۶۵ قبضه توپ ۱۸۲، ۱۳۰ و ۱۵۲ میلیمتری.
مقدار زيادي سلاح سبك و نيمه سنگين.
يك عدد كامل موشك سام ۶ به همراه ۳ فروند موشك.
مقدار قابلتوجهی از انواع مهمات و...
۲۵۰۰۰ نفر.
تعداد اسرا: ۱۵۰۰۰ نفر.
[ویرایش]
امام خمینی ،،فرمانده كل قوا، كه با اهتمام خاص به حوادث جنگ عنايت دارند، عملیات را از طريق فرماندهان عالي جنگ تعقيب و هدايت مينمايند. دریکی از شبهاي عملیاتی پيامي توسط فرمانده كل سپاه، براي رزمندگان مستقر در منطقه عملیاتی فتحالمبين ارسال نموده و براي آنان دعا و آرزوي موفقيت ميكنند. رزمندگان اسلام با دريافت پيام امام، جاني دوباره گرفته و باروحیهای عالي به دشمن متجاوز حمله ميكنند.
پيام حضرت امام (ره):
«قلم قاصر است كه احساسات خويش را ابراز كنم... رحمت واسعه خداوند بر آن مادران و پدراني كه شما شجاعان نبرد در ميدان كارزار و مجاهدان با نفس در شبهاي نوراني را در دامن پاكشان تربيت نمودند. مژده بادبر شما جوانان برومند، در تحصيل رضاي پروردگار كه از بالاترين سنگرهاي روحاني و معنوي است. شما در دو سنگر روحاني و جسماني، ظاهري و باطني پيروزيد.
مبارك بادبر بقيهالله (ارواحنا له الفداء) وجود چنين رزمندگان ارزشمند و مجاهدان في سبیل الله كه آبروي اسلام را حفظ و ملت ايران را روسفيد و مجاهدان راه خدا را سرافراز نموديد. ملت بزرگ ايران و فرزندان اسلام به شما سلحشوران افتخار ميكنند.
آفرين بر شما كه ميهن خود را بر بال فرشتگان نشانديد و در ميان ملل جهان سرافراز نموديد. مبارك بادبر ملت، چنين جوانان رزمندهاي و بر شما چنين ملت قدرداني كه بهمجرد فتح و پيروزي توسط رزمندگان به دعا و شادي برخاستيد. اینجانب دست و بازوي قدرتمند شمارا كه دست خداوند بالاي آن است، ميبوسم و به اين بوسه افتخار ميكنم... يا ليتني كنت معكم فافوز فوزاً عظيماً.»
[ویرایش]
سمیعی، علی، كارنامه توصيفي عملیات هشت سال دفاع مقدس، نشر نزسا،تهران، ۱۳۷۶.