یوسف سنچولی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
گفت: پدرجان مگر حسين بن علي فرزندش علي اکبر را دوست نداشت؟ پس چطور با ميل خودش او را کفن پوشيد و به ميدان فرستاد و پدر او را مشتاقانه از زير قرآن رد کرد و به جبهه فرستاد.
[ویرایش]
يوسف سال ۱۳۴۵ در روستای سنچولی در يک خانوادهي مذهبي به دنيا آمد. او تا سال پنجم دبستان در روستای زادگاهش تحصيل کرد.
[ویرایش]
با پيروزي انقلاب اسلامي به عضويت بسيج درآمد. او می خواست از اين راه بتواند در راستای تداوم اهداف انقلاب اسلامي گام بردارد.
[ویرایش]
مدتی بعد او برای انجام خدمت مقدس سربازی به عضويت سپاه درآمد و به جبهه رفت. یوسف سال ۱۳۶۳ در عمليات بدر و در سن ۱۸ سالگي به فيض شهادت نايل آمد.
[ویرایش]
گفت: پدرجان مگر حسين بن علي فرزندش علي اکبر را دوست نداشت؟ پس چطور با ميل خودش او را کفن پوشيد و به ميدان فرستاد و پدر او را مشتاقانه از زير قرآن رد کرد و به جبهه فرستاد.
يک روز يوسف براي مرخصی به منزل آمده بود، با مشاهدهي ناراحتي پدرم که از دوری او رنجيده خاطر بود گفت: پدرجان مگر حسين بن علي فرزندش علي اکبر را دوست نداشت؟ پس چطور با ميل خودش او را کفن پوشيد و به ميدان فرستاد و پدر او را مشتاقانه از زير قرآن رد کرد و به جبهه فرستاد.
[ویرایش]
بینش،عبدالحسین؛میر،سلطانعلی،کبوتران بهشتی،ج۲،ص۱۳۳،نشر کنگره شهدای سیستان وبلوچستان،۱۳۷۷