قاسم نصرالهی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طنين رساي اذانش همراه با صوتي دلنشين بود و همه را به پيوستن صفوف نماز جماعت دعوت مي كرد .
[ویرایش]
چهاردهم بهمن ماه سال ۱۳۳۳ در شهرستان خوي متولد شد. دوران ابتدائي تا متوسطه را در این شهربه پايان رساند. با تلاش زیاد توانست وارد دانشگاه شود.
[ویرایش]
دوران تحصیلات ابتدائي تا متوسطه ي او همزمان با سالهاي سخت حکومت ستم شاهي بود.
او و خانواده اش نيز مانند میلیونها ایرانی از ظلم وفساد حکومت شاه در امان نبودند,محروميت هاي طاقت فرساي مردم حاكي از آن بود ، اما اين محروميت ها قاسم را بيشتر مقاوم و متعهد ساخت.وقتی به تهران آمد تا در دانشكده ي مخابرات به ادامه تحصيل بپردازد،در همان روزهاي اول به مبارزات دانشجوئي پيوست.
سالهاي ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ كه اوج سخت گیری و دیکتاتوری شاه بود،طنين رساي اذانش در دانشکده, همراه با صوتي دلنشين بود همه را به پيوستن صفوف نماز جماعت دعوت مي كرد.
و این زماني بود كه نماز به پا داشتن و گرد هم آمدن در مسجد دانشكده جرم بود و خيلي از مدعیان مذهبی ها،از آمدن به مسجد مي ترسيدند.
[ویرایش]
سال ۱۳۵۵ توسط ماموران ساواك دستگير مي شود اما پس از آزادي مجدداً به مبارزات خود ادامه مي دهد . پس از اتمام دانشگاه براي خدمت سربازي به پادگان لويزان اعزام مي شود . اين دوران با اوج گيري حركت انقلاب و صدور فرمان امام خميني(ره)مبني بر ترك پادگان ها به وسيله ي نیروهای مسلح همزمان مي شود . در اين ميان او نيز بنا به وظيفه ي شرعي به شهيد حجت الاسلام
فضل الله محلاتی مراجعه مي كند وبا بیان کارهایی که در پادگان انجام می دهد,از اوکسب تکلیف می کند. ایشان اجازه نمي دهند او از پادگان فرار کند و مي گويند كه براي انتقال اطلاعات پادگان آنجا بماند.
قاسم با همکاری تعدادی از انقلابی ها در کشتن چندنفر از افسران وابسته به حکومت شاه که در شهادت مردم دست داشتند,شرکت می کند.
پس از اتمام دوران دانشجوئي و گذراندن خدمت سربازي به استخدام شركت مخابرات آذربایجان غربی در می آید.
[ویرایش]
هنوز اولين فرزندش به دنيا نيامده بود كه عازم جبهه هاي غرب كشور شد.اوبه سر پل ذهاب و ارتفاعات بازي دراز رفت تابه دفاع از مرزهای کشور درمقابل متجاوزان بپردازد . او پس از حضور در جبهه های غرب،یکی از اولين حملات را عليه دشمن صورت داد و همراه با رزمندگان پيروز اسلام اولین موفقيت را برای کشورمان در جنگ نابرابر و تحمیلی به دست آورد ، در آن موقع هنوز در جبهه های جنوب که کانون درگیری ها بود،عملياتي از جانب ایران صورت نگرفته بود.
بعد از آن راهي جبهه هاي كردستان شد،جبهه ای كه در آن روزها،سخت ترين شرايط را در پيش رو داشت.نيروهاي ضد انقلاب در شهر ها و جاده ها شرايط ناامني را به وجود آورده بودند.ضد انقلاب سعي داشت تا با جلب توجه مسئولين كشور و اداره كنندگان جنگ به خود،آنها را از توجه به خطوط مقدم جبهه و روياروئي با دشمن بعثي غافل كند و تزلزلي در اداره کشور ايجاد نمايد.
اينجا بود كه قاسم با درك چنين شرايطي به كردستان رفت و با به دست آوردن تجربيات جديد ،تا آخرين روزهاي پايان گرفتن جنگ در آ نجا ماند . او ارتفاعات سخت و صعب العبور منطقه كردستان را شناسائي كرده بود . از ارتفاعات بلند مشرف بر مريوان و ارتفاعات دزلي تا ارتفاعات مشرف بر بانه,در آنجا مسئوليت سپاه را نيز به عهده گرفته بود . او با تلاش شبانه روزي و تواني خستگي ناپذير و با بيداري و هوشياري تحسين برانگيز خود مانع هرگونه تحركي بود كه از سوي ضد انقلاب طرح ريزي مي شد.
[ویرایش]
پس از حضور در مريوان در سال ۱۳۶۱ ابتدا فرماندهي سپاه سرو آباد را بر عهده مي گيرد . بعد ازمدتي مسئوليت عقيدتي سياسي سپاه مريوان را عهده
دار مي شود و بالاخره قائم مقام فرمانده سپاه مريوان مي گردد.
بعد از آن عازم بانه مي شود و به مدت چهار سال،تا هنگام شهادت در سمت فرمانده سپاه پاسداران این شهر مهم مشغول خدمت مي شود.در دوران خدمت
در بانه،چنان با مردم در مي آميزد و در دلشان جاي مي گيرد كه همه به او عشق مي ورزند. تمام مردم او را حامي و ياور بي ادعا و دلسوز خود مي دانند.
[ویرایش]
در تاريخ ۱۲تیرماه ۱۳۶۴ در اطراف شهر بانه,در منطقه سوره كوه با همکاری پس مانده های ضد انقلاب ودشمنان خارجی وجود پر خیروبرکت قاسم نصرالهی از اسلام,ایران بزرگ ومردم بانه گرفته مي شود.او در این روز به ملكوت اعلي پرواز مي كند.پیکر مطهرش سال ها در خاک دشمن می ماندتابعد ازپذيرش قطعنامه و به هنگام تبادل پیکرهای مطهر شهدا با جنازه های دشمن , پيكر پاكش از منطقه شيلي در نزديكي شهر پنجوين عراق كه توسط نيروهاي بعثي به خاك سپرده شده بود،خارج و در تاريخ سوم شهريور ماه ۱۳۶۷ ,روزپنجشنبه طي مراسم بي نظير و شايسته،با حضور مردم مخلص و متدين بانه تشيع و پس از يك روز طي مراسمي مشابه در بهشت زهراي تهران در جوار ساير شهداي گران قدر اسلام آرام گرفت.
[ویرایش]
بسم الله الرحمن الرحيم
بااقراربه وحدانيت خداوند متعال ونبوت حضرت ختمى مرتبت(ص) وامامت مولاى متقيان على(ع)ويازده فرزند معصومش؛وصيت خويش را اعلام ميكنم . دراين برهه خاص از زمان كه ميهن اسلامى ما مورد تجاوز ايادى ونوكر امپرياليسم جهان خوار,آمريكا وصدام خائن قرارگرفته است وحاكميت اسلام به طور جدى درمعرض خطر قرارگرفته ومظلوميت اسلام بيش ازهر زمان جلوه گر ميباشد، ودرپى نداى حسين زمانه اين ولى فقيه كفرستيز,امام خمينى؛ لبيك گويان به جبهه نبرد حق عليه باطل ميروم تا دِين خودرا نسبت به اسلام ادا نموده باشم و ازخداوندلايزال خواهانم كه به ما خلوص نيت عطا فرمايد واعمالمان را عمل صالح گرداند .
ازمال دنيا مختصر چيزى كه دارم همه متعلق به همسر گرانقدر و صبورم كه رضاى خدا را ب ررضاى خويش ترجيح داد و نيزفرزند خردسالم مجيد مي باشد.درمورد كتابهايم به قدرى كه نياز همسرم باشد بردارد وبقيه را به جهادسازندگى اين ارگان جوشيده ازبطن انقلاب كه خدمت گزارى راستين براى محرومين مي باشد, اهدا مى نمايم .
[ویرایش]
برادران وخواهران انجمن اسلامی را دعوت به شنيدن وعمل كردن به جمله زيباى حضرت على(ع) که می فرماید:اوصیکُم بِتَقْوَی اللّه وَ نَظمِ اَمْرِکُم
مى نمايم.
[ویرایش]
ازپدرومادرم كه زحمات زيادى برايم متحمل شده اند حلاليت مى طلبم واميدوارم كه به بزرگى خودشان مرا ببخشند وبه برادران وخواهرانم توصيه مي كنم كه
همواره ازجبهه حق وامام پشتيبانى بنمايند.اگر دراين راه شهادت نصيبم شد تقاضاى عاجل دارم كه برايم گريه نكنيد واگر خواستيدگريه كنيد به مظلوميت امام
حسين(ع) وياران فداكارش گريه كنيد.
ازهمه دوستان حلاليت مى طلبم ومي خواهم كه اعمالشان را با ضوابط اسلامى منطبق نموده تا راه سعادت جويند,كلام خودرا بااين آيه شريفه:االَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا
به پايان مي برم وهمه را به خدا مى سپارم.
والسلام ,به اميد پيروزى حق برباطل به تاريخ ۳۰/۰۹/۱۳۶۰- قاسم نصرالهى .
[ویرایش]