احمد فرهادی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مگر امکانپذیر است که چشمی معبودش را ببیند و برق ابهت آن یار چشم را خیره نسازد. مگر میشود قلب انسان سنگینی عشق پروردگار خود را احساس نموده، ولی فرمانش کندتر گردد.
[ویرایش]
نام: احمد
نام خانوادگی: فرهادی نام پدر: محمدباقر نام مادر: مهرانگیز
تاریخ تولد: پانزدهم تیر ۱۳۴۰ محل تولد: شهر شهمیرزاد از توابع شهرستان مهدیشهر تحصیلات: پایان دوره راهنمایی ارگان اعزام کننده: ارتش
تاریخ شهادت: دوازدهم خرداد ۱۳۶۳ محل شهادت: مریوان نحوه شهادت: اصابت ترکش
مزار: گلزار شهدای زادگاهش
[ویرایش]
چگونه میتوان عطر دلانگیز دعوت از سوی حق را که به مشام همه عاشقان وصال میرسد، نشنیده گرفت.
مگر امکانپذیر است که چشمی معبودش را ببیند و برق ابهت آن یار چشم را خیره نسازد.
مگر میشود قلب انسان سنگینی عشق پروردگار خود را احساس نموده، ولی فرمانش کندتر گردد.
پس چه باک است از مرگ. این وصل جاودانی را، انتظار کشیدن شیرین است و شیرینتر از همه به آغوش کشیدن آن.
خداوندا، در این عمر کوتاه و این هجران سراسر مشقت تنها تو را میطلبم.
[ویرایش]
بسمالله الرحمن الرحیم
به نام آنکه هستی از او زینت یافت و حیات انسانها در دست اوست. به نام یگانه معشوق نمایی انسانها و به نام خداوندی که جهان در انتظار فرارسیدن روز عدالتش در تکاپوی بیحدوحصری دستوپا میزند. درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی و نیز رحمت خدا به روح خدا که مجری فرامین الهی در این سرزمین پهناور است و ما را درراه رسید ن به تشعشعات انوار قدسی راهنمایی نمود.
با سلام و درود بر شهیدان ایرانزمین و به شهادت دهندگان بر یکتایی حق و سلام و درود به فداییان اسلام ناب محمدی (صلیالله علیه و آله) که رهروان شایسته مکتب سعادت و خون گشتند و ندای هل من ناصر ینصرنی رهبرشان را لبیک گفته و پا به عرصه جهاد گذاشت و مشتاقانه لقای معشوق را طلب کردند.
بر آستان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد
[ویرایش]
چگونه میتوان عطر دلانگیز دعوت از سوی حق را که به مشام همه عاشقان وصال میرسد نشنیده گرفت و چگونه میتوان ندای دلانگیز مشتاقان و دعوت از سوی آنان که از آسمان برای زمینیان مشتاق معراج پیام و سروش ... را به همراه دارند نشنیده گرفت و مگر میشود گوشی بشنود و عکسالعملی نشان ندهد. مگر امکانپذیر است که چشمی معبودش را ببیند و برق ابهت آن یار چشم را خیره نسازد. مگر میشود قلب انسان سنگینی عشق پروردگار خود را احساس نموده، ولی فرمانش کندتر گردد. مگر میشود دستان و پاهای عاشقی که در پی معشوق شب و روز از خواب و خوراک درمانده است و لحظهای آرامش خاطر بر او حرام گشت و در انتظار رسید ن به یار لحظهشماری میکند بست و به او گفت که به آن سمت حرکت نکن. مگر نبود که در صحرای کربلا حسین بن علی (علیهالسلام) عاشقانه چنین گفت اگر دین جدم رسولالله (صلیالله علیه و آله) جز با کشتن من پایدار نمیماند، پس ای شمشیرها مرا دربر گیرید . پس چه باک است از مرگ بلکه بالعکس لحظههای رسید ن به این وصل جاودانی را انتظار کشیدن شیرین است و شیرینتر از همه در آغوش کشیدن آن.
زان شبی که وعده کردی روز وصل روز و شب را میشمارم روز و شب
[ویرایش]
خداوندا، در این عمر کوتاه و این هجران سراسر مشقت تنها تو را میطلبم. بارالها، به آنان که خفتگانند بیداری، به آنان که رفتگانند مغفرت و به آنان که رهسپارند قوت قلب و به آنان که ماندگارند صبر و استقامت در برابر مشکلات عنایت فرما تا ادامهدهندگان خط سرخ شهادت گردند.
پروردگارا، ببخش مرا از پس گناهانی که راه رسید ن به تو را مسدود مینماید. چراکه اگر تو بر سیمای این بنده سراپا تقصیرت در رحمت نگشایی و مرا در این وادی پرمشقت تنها رها کنی دامنگیر کدام قدرت یگانه بینیاز گردم. آری، خداوندا، بهحق چنین است حماسه شهادت مردمان خدا که در انتظار فیض و رحمت الهیاند.
دیوانگان کویش زنجیرها بریدند زنجیرهای ذلت زندان ... بریدند
با رو گشادگان به درگاه حق رسیدند این فراموشان شب را مست از شراب دیدند
ای عاشقان کویش مستان سرخ رویش هنگام محشر ... خوبان بهحق شهیدند
مهربان میسپارم و امیدوارم خداوند غفار از تقصیراتم بگذرد.
احمد فرهادی
۶۳ / ۱ / ۱۱
در این ره شهادت شهدی از دست پیر سالک شیرینتر از عسل را با دست خود چشیدند
تا بانگ حق شنیدند چون عاشقان دویدند چون بازها پریدند چون گلهها رمیدند
ما نیز خفتگانیم، همسازِ مردگانیم چون حال ما بدیدند در صور خود دمیدند
اهریمنان رسیدند تاری به دل تنیدند چون مارهای زنگی دستان ما گزیدند
ما از میان این دو ... ابلیسیان بر آن نفس چون خارها خلیدند
[ویرایش]
در ادامه به کلیه دوستان و آشنایان و خانواده عزیزم وصیت مینمایم که اگر چون امام خویش به تکلیف الهی عمل نمودید. به آستان قرب الهی خواهید رسید و اگرنه به خدا قسم که زیانکارید چراکه ... والعصر ان الانسان لفی خسر .
و بدانید که تنها یک مسیر حق در این عالم خاکی بیشتر نیست و به حرکت در جهتی خلاف این مسیر رفتن به اسفل السافلین است که بدا به حال آنان که اینچنین جان سپردند و خوشا به حال آنان که عاشقانه پر گشودند و معراجشان سرآغاز زندگی جاودان در بهشت عذاب گردید.
زمان کوچ گذشت و دوباره ما ماندیم شدیم غافل و از کاروان جدا ماندیم
ز جهل خفتم و گفتم همیشه فرصت هست اسیر دست و هنوز و همیشهها ماندیم
ببند بار سفر را که روز پرسشها به دل نماندمان حضرت چرا ماندیم
و در انتها به آنان که به زبان نام خدا را جاری میکنند و خود را مسلمان میدانند، ولی از راز و نیاز با او دوری میگزینند و برای اقامه نماز و نیاز برنمیخیزند. تقاضا مینمایم که خدا را در همه حال به یادآورید نه در هنگام سختی و بلا و مشقت. پیش از اینکه از میان چنین ملتی رخت بربندد، نور هدایت الهی نیز متوجه آنان نخواهد شد. در پایان، همه عزیزان و دوستان را به خدای ...
=منبع==
وصيتنامه کامل شهداي استان سمنان، دفتر دهم، نشر شاهد، تهران، ۱۳۹۲، ص۴۵-۴۲